در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال حمید مشرف | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 12:51:46
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
تابستان نمایش مرگ پرسوناست ، در زیر فشار سایه های سرکوب شده ،
انگار خودمانیم که در هیاهوی امروز زیر کولر خنک خوابیدیم ، احساس خوشبختی و شادی میکنیم ، صدای کولر و آسایش باد خنک آن نمی گذارد که خود را بشنویم ، و بعد ناگهان دیواره سقف فرو میریزد ، حالا دیگر هم سکوت بیشتر است و هم خنکی باد کولر در تابستان را مثل یک مخدر بی حس کننده نداریم ،
صدای نجواهای درون را میشنویم و سایه به آرامی بالا می آید با تمام غرایز و پیام های سرکوب شده است ، درونی زخم خورده و البته در ابتدا ناتوان ،
فایده ای ندارد بیش از آن قدرت دارد که بتوانیم ساکتش کنیم، پس در سرکوب دوباره اون راه به جایی نمی بریم
و بعد آرام آرام همه چیز را می بلعد ، و مرگ پرسونا فرا میرسد ، گویی دیگر آنچه در نمایش می بینیم به تمامی فقط سایه است

نمایش را ببینید دوستان
غنیتمتی است دیدن نمایش یک گروه نمایش که مسئولیتی اجتماعی را حس کرده و در نمایش هدفی مشخص را دنبال کند ، سامان ارسطو و گروهش اینگونه اند ، در صحنه اول نمایش که از سالن انتظار شروع میشودما را به دیدن خودمان وا میدارد تا زشتی نابرابری جنسیتی را در باورهای خودمان را ببینیم و البته بی تفاوتی امان را هم نسبت به این نابرابری ، در صحنه دوم اما به زیبایی تمام چرخه خشونت و باز تولید آنرا به نمایش گذاشته است ، سامان ارسطو همانطور که یکی دیگر از مخاطبان نوشته است خشونت را خوب میشناسد ، و من میخواهم بگویم که چرخه خشونت و باز تولید آنرا نیز خوب میشناسد و انرا خوب تصویر کشیده است . چرخه ای که قربانی را به شکنجه گر تبدیل میکند . در بقیه نمایش سامان ارسطو جنسیت را هدف قرار داده و اساسا تعریف ما را جنسیت زیر سئوال میبرد و تماشاگر را وا میدارد که بیاندیشد که تلقی اش از جنسیت و روابط میان آنها چالش بر انگیز است
از سامان ارسطو که به این خوبی خشونت را میشناسد میخواهم که به این موضوع و به خصوص به چرخه تولید و باز تولید آن بیشتر بپردازد که به نظر من جامعه ما بس محتاج آنست
من نمایش را به همه کسانی که دوست دارند کاری متفاوت ببینند توصیه میکنم حتما این کار را ببینید
مستقل از استعاره های به کار رفته در نمایش که به وقایعی خاص در سطح جامعه وانسان اشاره میکند، آنچه این نمایش را دیدنی تر میکند نگاه تراژیک آن به حیات انسان است ، نگاهی که امروزه بیشتر از همیشه به آن نیازمندیم ، نگاهی تراژیک به وضعیت خودمان به جامعه امان . ،تراژیک از این منظر که جبری دهشتناک وقایع پیش آمده را رقم زده و و احتمالا در آینده هم میزند ، سئوال اساسی این است که ما چقدر در این جبر و جبر های آتی مسئولیم ، همان سئوال اساسی "شما می دانید چطور با دیکتاتور رفتار کنید؟"

تشکر میکنم از تمامی دست اندرکاران این نمایش خوب ، طراحی صندلی بسیار زیبا بود ، من صندلی را نمادی از پیچیدگی میدیدم که اگر چه هر طرفش میتوان نشست اما طرف اصلی آن خونین بود،
نمایش مونولوگ کار سختی است من به بازیگر توانمند نمایش آقای فرشاد هاشمی هم تبریک میگم به خاطر بازی خوب و روان و تاثیر گذارشان
و در آخر توصیه میکنم دوستان حتما این نمایش را ببینند.
نمایش چنان به خوبی "فرآیند" مسخ آدمی در آلودگی های اجتماعی را نشان میداد که من تا روزهای بعد هم همیشه فرکر میکنم که ما چقدر به آقای "ک" نزدیکیم ، در محیط کار ، در خانه ، در اجتماع چنان مسخ و آلوده خواسته و ناخواسته ساختارهای قدرت و هیپنوتیزم های آن میشویم که چنان جانوری بد ریخت و زشت و چندش آور دیگر خودمان هم نمی دانیم چه هستیم و چه میخواهیم و در پایان سر در کیسه نادانی وکوری هیپنوتیز بازی های مسخره و بی معنا میشویم و برنده نهایی در این فرایند ساخت قدرت است و تصویر آن که بر دیوار نشسته و نظاره میکند .

تبریک فراوان به گروه نمایش ، که رسالت خود را به خوبی به انجام رسانده اند. دکور فوق العاده بود ، همه بخشهای زندگی را نشان میداد خانه و تمامی المان های آنرا ، ادارات خدماتی و دولتی در زیر زمین ( آقای قاضی در زیر زمین بود و در دنیایی از تاریکی ها ) ، و درب که آقای کا همواره به دوشش میکشید. همان که گویی با باز کردنش فرایند آغاز شده بود اما فراموش نکنیم که قبل از گشودن در ، درب را با خود حمل میکرد ، گویی باری است که در طول نمایش از یک صحنه به صحنه دیگر و در طول زندگی از یک مقطع به مقطع دیگر با ماست و همان است که پتانسیل مسخ ما را با خود از یک صحنه به صحنه دیگر انتقال میدهد ، طراحی لباس نیز بسیار عالی بود
بازی ها همه تحسین بر انگیز بودند و در این میان آقای طهرانچی فوق العاده بود ، برای همه گروه آرزوی موفقیت میکنم و این نمایش را به همه توصیه میکنم و امیدوارم از این گروه کارهای بیشتری در آینده ببینیم

در پایان من هم در صحنه نمایش دیدم تماشاگرانی را که در لحظاتی میخندیدند و نمیدانم فرآیند مسخ و اسارت آن کجایش خنده دار است !!!!
نمایش خیلی خوب و با متن بسیار خوب و بازیهای درخشان ، مرا که بسیار تحت تاثیر قرار داد ، به ویژه باید دکور را حتما بگویم که عالی بود
به سرعت با نمایش ارتباط برقرار میکنی و خیلی زود خودت بخشی از نمایش میشوی و با فلاش بک های به جلو و عقب انگار نتیجه تصمیمات و قایع را در آینده لمس میکنی و این هست قدرت یک نمایش خوب من دیدن این نمایش را به همه دوستان و علاقمندان تئاتر توصیه میکنم
متشکرم از گروه نمایش که زحمت میکشند با این همه وظیفه خودم میدانم که نظرم را به صراحت بیان کنم

به نظر من هم متن و هم بازیها و البته بیشتر متن بسیار ضعیف بودند ، باید بیشتر نمایشنامه خواند ونمایشنامه دید و از مشاوران نیز کمک گرفت ، نمایش باید هدفی را دنبال کند و به گونه ای تاثیر گذار باشد که پس از خروج از نمایش ، ببینده را تا مدتها دگرکون کند ،
استفاده از الفاظ بی ارزش برای ایجاد چاشنی طنز (که متاسفانه در برخی از نمایشها مرسوم شده ) و همچنین استفاده از فریاد نیز از دیگر نقاط ضعف یک نمایش جدی محسوب میشود
واقعا من نفهمیدم پیام این نمایش چه بود ؟


عاطفه گندم آبادی، نیلوفر، محمد لهاک، میترا، امیر و محمد رضایی مقدم این را خواندند
مریم این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نمایش سنگینی بود و اجرای آن جرات می خواست که من خوشحالم که هنرمندان جوان ما این شهامت اجرا را دارند ، از نکات خوب نمایش ، نور و دکور و چهره پردازی ها و دیالوگ ها بود

چند نکته منفی هم به نظر من در نمایش بود یکی آنکه اگر چه سرعت وقایع به کندی اتفاق می افتاد اما بازیگران به نظر میرسید که همه عجله دارند ، گفتگوها به سرعت انجام میشد ! ظاهرا همه عجله داشتند که به ته داستان برسند ، مثل نوار کاستی بود که به سرعت زیادی در حرکت بود صداها در هم می پیچید ، من دلیل این سرعت را در بیان دیالوگ ها و بازی بازیگران نفهمیدم . شاید به همین دلیل هم بود که صدا نیز گوشخراش به نظر میرسید .

و البته سپاس و خسته نباشید به همه دست اندرکاران این نمایش و امید که نمایش های بیشتری از گروه در آینده ببینیم
سهیل ساعی (soheil.saee)
ممنون از تشریف فرماییتون آقای مشرف عزیز و ممنون از نظراتتون
۱۳ مرداد ۱۳۹۷
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نمایش خوبی بود و توصیه میکنم که این نمایش را بببینید
نمایش خیلی سمبلیک و پیچیده نبود و خیلی ساده پیامش را به مخاطب منتقل میکرد و در یکساعت و ده دقیقه از همه چی برای بیننده میگوید :
از جنگ و مصیبتهایش ( که هنوز دامان ما را گرفته است )
از فرهنگ ایرانی
از تربیت و دروغ
از مرگ و زندگی
از نوستالژیهای سالهای دور
ممنون و خسته باشید همه گروه
و یک نکته منفی این بود که انتظار نداشتم که تاخیری در اجرا وجود داشته باشد اما اجرا با تاخیر قابل توجه ( کمی کمتر از نیم ساعت ) شروع شد بدون آنکه هیچ کس توضیحی بدهد و یا حد اقل عذر خواهی کن ، امیدوارم شفافیت ،صراحت آقای ایرانی بیشتر شود
موضوع نمایش از جمله مسائل یا بهتر بگم چالش ها بحرانهای فردی اجتماعی است که در دوران های سخت یک جامعه معمولا بروز میکند ، همکاری عده ای با ستمگر به بهانه ها و توجیهات مختلف ، اگر چه موضوع نمایش مربوط به دوران جنگ جهانی دوم بود اما کم نیست اتفاقاتی از این دست در پیرامون ما ، یاد آوری این مسائل همیشه تلنگری است بر انسان و سقوط او
ضمن تشکر از همه دست اندرکاران نمایش در مورد این نمایش چند نکته به نظرم میرسد که مطرح میکنم
- اول از همه تاسف میخورم که برخی نمایش ها با مضامین و محتوای پوچ و بعضا تحریف شده در این جامعه مورد استقبال قرار میگیرد و این نمایش مورد استقبال قرار نگرفته است ، خیلی جا دارد که دلایل جامعه شناسی آن آسیب شناسی شود و من امیدوارم که تئاتر دوستان حتما این تئاتر را ببینند
- دوم ، نمایشنامه پایان بندی خوبی نداشت ، در دنیای واقع واقعا پایان ماجرا به این سادگی و در سعادت طی نمیشود ، من پایان بندی نمایش را ناقص دیدم ، که گویی قصد برآن بوده که پاکی انسان خادم خدا و بخشش او حتما در این نمایش گنجانده شود
سوم - موسیقی نمایش بسیار عالی بود و تاثیر گذار
چهارم - دیالوگ ها کم پرداخته شده بودن ، تن و اکسان دیالوگ ها به نظر من ضعیف بود، در این نمایش که صحنه و دکور کار و لباس ، کار زیادی نمیکرد ... دیدن ادامه ›› ، صدا و موسیقی حرف اول را میزد و من بیان دیالوگ ها را ضعیف تر از انتظارم بود
پنجم اینکه وقتی از سالن بیرون آمدم تحت تاثیر فضا و موسیقی نمایش قرار داشتم و نمایشی که اینکار را با آدم بکند حتما نمایشی دیدنی است
تشکر میکنم از همه گروه و ارزوی موفقیت برای همه شما در کارهای آتی
من دیشب این نمایش را دیدم ، نمیدانم اما انگار به طور ناخوداگاه به درون نمایش کشیده میشودی ، خودت میشوی بازیگر و درگیر میشوی ، داستان را همه میدانند اما باز هم انگار میری توی نمایش و تجربه اش میکنی ، نقشهای مختلف و روان پر تلاطم انسان ، در بخش اول نمایش وزن دیالوگ بالا بود و در بخش دوم وزن بازیها ، من تشکر میکنم از همه گروه ، امیدوارم بازهم روایت های بیشتری از این گروه ببینم و به همه دوستان هم پیشنهاد میکنم این دو روایت را ببینند

ونکته آخر اینکه در مقابل برخی نمایشهایی که اصولا نه به لحاظ تاریخی ، نه به لحاظ روایت و نه به لحااظ استقلال شایستگی ندارند ، متاسفم از اینکه سالن نمایش خلوت بود .
تشکر میکنم از همه دوستان و دست اندر کاران این نمایش ، نمایش خیلی خوبی بود ، متن خیلی خوب کار شده بود و بازی همه عالی بود بخصوص آقای فلاح و آقای احمدی ، نمایش به خوبی توانسته بود در قالب یک طنز تلخ بریده ای از جامعه امروزین ما را به نمایش بگذارد و در قلب یک ماجرای یک ساعته مهمترین تعارضات ، در هم ریختگی ها و معضلات،مثل فقر ، مرد سالاری ، دروغ ، منفعت طلبی ، جاه طلبی شایع در جامع ایران را مشاهده کردیم ، خانواده ای که نشان از جامعه داشت و جامعه ای که خود دچار از هم گسیختگی هویت شده بود ، ، و به نظر میاد سالم ترین بخش این جامعه در این نمایش نسل جدید معرفی میشدند

باز هم تشکر میکنم و امیدوارم کارهای بهتری از این گروه دوستان ببینیم
دیشب این نمایش را دیدم
اولا از گروه نمایش و همه دست اندرکاران تشکر میکنم

نمایشنامه موضوع سختی را هدف قرار داده بود که پرداختن به آن شجاعت و ظرافت های خاصی را نیازمند است

من کلا نمایش را دوست داشتم اما احساس میکنم که ظرف نمایش از محتوا ضعیف تر بود . دکور و صحنه پردازی به اعتقاد من ضعیف بود و در بازیها هم میتوان به بازی خوب خانم آذین نظری توجه داشت و در بخشهایی محمد نادری ، دیگر بازیها را در حد محتوای نمایش نمیدیدم



اجرای خوبی بود ، من تشکر میکنم از بازیگران و گروه نمایش

تمام نمایش را من گفتگوهای درونی انسان در لحظات انتخاب دیدم، گویی بخشهای مختلف وجود یک فرد در دوران میانسانی ، با نگاهی به گذشته به کنکاش میپردازد و لحظات تصمیم گیری آنزمان را به چالش میکشند . و در نهایت نیز بدون پذیرش بخش های مختلف خود ، موجودیت فرد به تمامی نابود میشود و دقیقا به همین دلیل نیز در پایان هر دو می میرند.

من نمایش را خیلی دوست داشتم ، بازیها به نظر من خوب بودند و دکور و نور پردازی نیز خوب پرداخته شده بود. بغرنجی بخشی از نگاهها به روابط انسانی در سده اخیر و دیدگاههای متفاوت آدمها در نقشهای مختلف همه به خوبی پرداخت شده بودند . پس از پایان آدم احساس میکرد باید یکی رو فالو کنه تا احساس شکل بگیره ، که احساس و دوست داشتن یک امر ایستا نیست بلکه از جریانی روان بوجود آمده و رشد می یابد
ممنونم حمید عزیز از نظرت ... دقیقا اشاره ات درست بود، و من اضافه کنم اگر به دنبال درک شدنیم باید دیگری را درک کنیم ... امیدوارم در فالو کردن موفق و شاد باشی ...
۲۵ شهریور ۱۳۹۶
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
درونی سازی بخشی از معضلات اجتماعی ما در این نمایش بسیا رزیبا پرداخته شده بود
تشکر میکنم از همه دست اندر کاران اجرا ، متن ، کارگردانی و اجرا نیز بسیار عالی بود ، شاید اگر این پرده در ابتدای نمایش برای مدت کوتاهی وجود داشت بهتر میتوانست تاثیر عمیق دکور و فضای سمعی بصری نمایش را ایجاد کند ، در بخشهای بعدی نمایش به اعتثاد من پرده و پروژکتور رتباط مستقیم تماشاگر را با بازیگران و صحنه نمایش قطع کرده بود
یاسمن پورمهران این را خواند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
من نمایش را دوست داشتم ، از آن نمایشهایی بود که بر ناخودآ"اه بیننده تاثیر میگذاشت . تشکر از گروه اجرا و کارگردان و نویسنده
رضا بهکام این را خواند
سپاس از نظر شما دوست عزیز
۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۶
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید