با اختلاف بدترین تئاتری که دیدم!
از تالار وحدت شروع میکنم که میزان تمرکزی که برای پوشش داشتن کاش برای نظم سالن میذاشتن! صدای گریهی چند کودک از میانهی نمایش دائما توی سالن بود. تا نیم ساعت پس از شروع نمایش هنوز افرادی به داخل سالن راه داده میشدن که در ردیف اول هم میشستن و مشخصاً دید رو مختل میکردند. آقایی که جلوی من بودن کل تایم نمایش رو فیلم گرفتن و دریغ از یک تذکر که حداقل نور صفحهشون کسی که پشت سرش بود رو اذیت نکنه! سر و صدا و صحبت و باز کردن خوراکی هم که به وفور!!! یعنی واقعاً بینظمتر از این اصلاً ممکن نبود.
در رابطه با خود تئاتر:
طراحی صحنه افتضاح! تغییر دکوراسیون دائمی دکور، من فکر میکنم تغییر زیاد در طراحی صحنه یک نکتهی مثبت نیست. ما نیومدیم صندلی و میزهای مختلف ببینیم! که وقتی خواننده مشغول خوندن هستن دائم روی صحنه تحرک باشه. خیلی مینمالتر و با تغییرات کوچیک میشد اپیزودها رو از هم جدا کرد.و نشون داد
... دیدن ادامه ››
که اپیزود عوض شده! اصلا اون پردهی نمایش برای چی بود که ازش استفاده نکردید؟
طراحی لباس از طراحی صحنه هم بدتر بود! -_-
داستانها انگار در دهه ۴۰-۵۰ اتفاق میافتاد، لباسها مربوط به ۱۴۰۰ :/ فضاسازی چی میشه؟ خود بازیگرها از خودشون نمیپرسن این چیه من دارم میپوشم و چقدر به نقشم نزدیکه؟
اپیزود اول خیلی بیروح و حوصله سر بر! کاملا بیربط به ترانهای که خوانده شد. بازی خانم عباسی بسیار مصنوعی، صدا سازی بازیگر مرد بیشتر شبیه سرماخوردگی تا اعتیاد. اپیزود دوم رسما سخیف و بیربط به ترانهی خوانده شده، پر از تکههای جنسی و شوخیهای زشت! میتونم با جزئیات و توضیحات بیشتری نقاط ضعف رو ذکر کنم که از حوصله خارج هست. ولی از بازیگری که نقش مهربان در اپیزود آخر رو بازی میکرد خواهش میکنم حواسشون باشه قرار بود لنگ بزنن! نه اینکه یادشون بره داشتن چیکار میکرده و چی شده!
آقای عقیلی هم که ۴ ترانه رو خوندن، نه ۵ تا! و شاید بشه گفت برای کسانی که صداشون رو دوست دارند تنها نکتهی مثبت این تئاتر بودن. ولی اون هم گاهی صدای موسیقی به صدای ایشون غلبه میکرد یا در اوج بد پخش میشد. به نظر من فقط خانم نورا هاشمی داشتن تئاتر بازی میکردن. باقی دوستان دیالوگها رو حفظ کرده و برامون میخوندن که زمان پر بشه آقای عقیلی تشریف بیارن!