اگر از کسی متنفرید بلیت اینکار را به او بدهید. تنها هنر کارگردانی این بوده که این تعداد بازیگر را متقاعد کنند در چشمهای تماشاگر نگاه کنند و به او بگویند گوسفند. تماشاگری که از سیاست و اقتصاد میخورد، از فرهنگ خودش میخورد، از سرزنش های خودش به خودش میخورد، از لمپنیزم شبکه های اجتماعی اش میخورد و از سرکوب مستقیم و خشونت، سالن تئاتر آخرین جایی است که انتظار چنین برخوردی را دارد. آن هم در برهه ای که جامعه همین دو سال پیش تمام نیرویش را صرف مبارزه کرده و دیگر رمقی ندارد و تمام شده و مشغول تیمار خود است. کارگردان محترم کافیست سری به مطب ها و بیمارستان های روانی این شهر میزد تا شاید بجای آنکه شبیه مسئولین تلاش کند آنها را پر تر کند، و به همشهری های خود آسیب بیشتری بزند درمان خود را از مسیر پزشکی پیش میبرد نه مثلا هنر و پرفورمنس و انتلکتوالیسم. و بازیگری که گویا تسخیر شده و هزینه کارگاه داده تا تمرین پرفورمنس و تئاتر و بازیگری کند و از مواهب آن برخوردار شود از سالن خارج شود و با تماشاگرانی که حال آنها را بد کرده مواجه شود و نفرتی که به آنها داده پس بگیرد.
دست آورد این کار قرار بوده چه باشد که چنین بهای گزافی توسط این همه انسان که یک نفر نیز زیاد است پرداخت شود. مثلا تماشاگر به این فکر کند که چرا من منفعلم؟ چه معیاری باعث میشود ما به خود صلاحیت هدایت و پیام اخلاقی به دیگران بدهیم. چطور میفهمید که شما حقیقت، کنش معنا دار و کار درست را کشف کرده اید که آن را با شیوه ای خشن تلاش میکنید انتقال دهید؟
انتخاب این متن برای این نقطه از جغرافیا و تاریخ هم جای سوال دارد و هر اسمی هرچقدر هم بزرگ پشت متن یا اثری بیاید آنرا موجه نمیکند.
با کمال خزوع و احترام خواستار پیگیری روند درمان گروه کارگردانی و همچنین سایر و عوامل و بازیگران را از مجراهای شخصی تر را دارم چرا که دنیا
... دیدن ادامه ››
ذهنی شما تنها دنیای ذهنی شماست که بخشی ست که شما دارید از واقعیت این دنیا میفهمید. و ممکن است واقعیت چیز دیگری باشد. و بخشی از آن شاید نزد مخاطب منفعل شماست و شما حق ندارید تفکرات خود را به دیگران بخورانید آن هم در سالن تئاتر که برگ برنده دست شماست تماشاگر بیچاره به هدف تماشا آمده و هم او اگر در موقعیتی لازم شود میتواند کنشمند تر رفتار کند نه وقتی در چنگ شماست و برای او برنامه ای آماده کرده اید. شما آماده بازجویی هستید و او نیست و تنها برای تماشا آمده و کارش را به درستی انجام میدهد. و هر کنشی آیا به خودی خود پسندیده و هر انفعالی ناپسند است؟ طبعا رفتار آگاهانه از جمله انفعال موجه تر از هر رفتار نا آگاهانه ایست. و کدام آگاهی شروع خشونت در رفتار که کلام هم نوعی رفتار است را برمیتابد؟ شما بدون شناخت تماشاچی حجمه خود را شروع میکنید و منتظر چه هستید به نشان موفقیت خود؟ خروج تماشاچی؟ که کلام شما در او تاثیر کرده؟ خیر سیستم دفاعی جنگ و گریز او بالغانه میداند که تنها در یک سالن تئاتر است و خطری جدی او را تهدید نمیکند و ارزش صرف انرژی برای خروج یا رفتار عجیب و غریب و نمایشی را ندارد و عملا رفتار عجیب، کار شما و خشونت شما را معنا دار میکند در حالی که آگاهانه و زنده و نه مثل شما از روی متن بزرگوارانه تنها نظاره میکند انگار در خیابان مستی جلوی او پیچیده و فحشش داده. و با احساس خود شبیه خوردن یک غذای تند برخورد میکند.