نمایش 《هر کسی یا روز می میرد یا شب، من شبانه روز》 کاریست متفاوت (از لحاظ ساختار نمایشی) و تلفیق زیباییست از حرکات فرم با ساز و آوازهای جنوبی و نمادهای دینی (اذان و #اقامه و نماز) و دیالوگ ها و متن هایی با شکوه و تاثیرگذار ....
نمایش، با آوازهای عاشقانه ی #جنوبی که از عشق و درد تنهایی و جدایی می سراید، آغاز میشود.
رفتن ، ترک کردن ، کوچ ، مرگ ....
#سجاد_افشاریان با سبک و روشی نو و خلّاقانه مخاطب را به چالش می کشد و به فکر وا می دارد...
از تنهایی و فراق میگوید، از انسانِ غمگین، از سرکوب خواسته ها و آرزوها و سرکوبِ احساسات و در نهایت، مرگِ آن ها ...
از استبداد میگوید و سرکوب اعتراض ها...
در قسمتی مخاطب را نشانه می گیرد و می پرسد که آیا هرگز #قانون اساسی کشورشان را خوانده اند ؟! چقدر به حق و #حقوق قانونی خود
... دیدن ادامه ››
آگاهی دارند؟؟
و آیا تا به حال برای رسیدن به حقوق قانونی خود #اعتراض کرده اند؟؟!!
#افشاریان، انسان امروزِ مدفون شده در دنیای تاریک و خشنِ #مجازی را به فکر وامی دارد...
او از نمادهای انسانی برای نشان دادن اینکه خواستن توانستن است و نا #امید نشدن و دست از #تلاش برنداشتن، لازمه ی زندگی و زنده ماندن است، استفاده می کند...
شاید احساس شود که افشاریان از هر دری سخن میگوید...دقیقا ! این همان خلاقیت و نبوغ او در بیان افکار و احساسات پیچیده و پراکنده ای است که هر کسی قادر به تحریر و تنظیم و به نمایش درآوردن آنها نیست.
نویسنده در نیمه ی پایانی به انسان های غمگینِ وامانده در خویش، یاد آوری میکند که نزدیک ترین عزیزانشان را فراموش نکنند؛ پدر ها ، مادرها و پدربزرگ ها و مادربزرگ ها ... چراکه تکرار شدنی نیستند و فرصت بودن در کنارشان بسیار اندک است...