بررسی فیلم های آقای مسعود کیمیائی بیان گر آن است که دربیشتر فیلم های ایشان تهیه کننده خود ایشان بوده است و البته در مواردی مانند اعتراض ( سید ضیا هاشمی ) و یا سرباز های جمعه ( مرتضی شایسته ) افراد دیگری به عنوان تهیه کننده حضور داشته اند که آن ها هم (با احترام به ایشان ) از نسل آقای لشکری قوچانی نبوده اند
همکاری آقای لشکری قوچانی که تا پیش از این با فیلم سازان جوان و خلاق کار کرده بود و اتفاقاآثار ماندگار و پر فروشی هم برجای گذاشته ( خط ویژه ، عصر یخبدان ، کوچه بی نام و... ) با استاد کیمیائی به واقع نقطه عطفی برای هر دو بوده است .
ایرادی که به آثار آقای کیمیائی تا پیش از قاتل اهلی وارد بود این بود که فیلم ها هنوز رنگ و بوی فیلم های دهه 40 و 50 را داشت و یا قصه ها ، قصه های جدید و امروزی نبود آخرین کار استاد بنام متروپل هم چندان به ذائقه تماشگران و منتقدان خوش نیامد اما قرارگرفتن آقای لشکری قوچانی در کنار استاد نوید یک تحول را می داد :
1- تولید فیلم خیلی عظیم است ( مقایسه کنید لوکیشن متروپل را با لوکیشن های متفاوت و متعدد
... دیدن ادامه ››
قاتل اهلی )
2- تغییر کادر فنی فیلم از دوربین متفاوت فرشاد محمدی یا گریم قابل تحسین ایمان امیدواری یا عکاسی مهدی دل خواسته که همگی در هیاهوی اختلافات گم شدند .
3- حضور پرویز پرستوئی ، حمید رضا آذرنگ ، امیر جدیدی ، پگاه آهنگرانی که برای اولین بار جلوی دوربین یک فیلم از آقای کیمائی رفته اند .
4- داستان فیلم ( هر چند که هنوز دل مشغولی های استاد اعم از چاقو و رفاقت را دل خود دارد ) اما این بار مستقیما از مواردی صحبت می کند که دغدغه و دیالوگ های روزانه بیشتر مردم است و به همین خاطر به باور تماشاگر بسیار نزدیک است .
طبیعی است که دنیای کیمیائی و لشکری قوچانی دو دنیای متفاوت است و خواهد بود اما زبان سینما آن ها را در کنار هم قرارداد تماشای فیلم نشان می دهد که آن ها هر کدام از دنیای خود تا حدودی و در مواردی عقب نشینی کرده اند و به دنیای طرف مقابل وارد شده اند و همین هم فیلم را به یکی از بهترین کارهای استاد کیمیائی تبدیل کرده است.
اختلاف کارگردان و تهیه کننده هم تا آنجا که به سینما و موارد فنی مربوط می شد قابل حل بود اما وقتی پای آقا پولاد به میان آمد موضوع از اطرف استاد احساسی و شخصی شد تا همین جای کار هم فیلم قابل ستایش است هرچند اگر این اختلافات نبود نتیجه این همکاری می توانست فوق تصور باشد .
روزگاری است که بیشتر از همیشه حقیقت تنهاست .