«معضل رهاسازی ماهی در استخر نهنگها»
وقتی مخاطب میداند به تماشای نمایشی میرود که منتخب یک جشنواره با نام پرمسمّای «امید» است، آیا باید انتظارش را پایین بیاورد؟ چرا؟ تا چه اندازه؟!
فلسفهٔ جشنوارهای مثل جشنوارهٔ امید، معرّفی چهرههای تازه به تئاتر کشور و حمایت از کسانی است که تنها نداشتهشان نه استعداد، پشتکار، همّت یا دانش، که پشتیبان است. حالا این جشنواره میآید و یک سری شروط هم برای خودش مقرّر میکند. مثلاً مینویسند «مدت زمان اجرای هر نمایش باید حداکثر 30 دقیقه باشد، در غیر این صورت در جشنواره پذیرفته نخواهد شد».
بعد، به عنوان یکی از جوایز، به برگزیدهٔ این جشنواره، که به احتمال قریب به یقین گروهی جوان و تازهکار است، اجازهٔ اجرا در اصلیترین مجموعهٔ تئاتر کشور، ولو در گوشهایترین و کوچکترین سالن آن، داده میشود.
در حال حاضر در همان مجموعهٔ تئاتر شهر «کورش نریمانی» و «مهرداد کورشنیا» هم کار روی صحنه دارند. نریمانی به گزارش «ایرانتئاتر» از سال 1361 به عنوان بازیگر، سال 1364 به عنوان نویسنده و سال 1366 به عنوان کارگردان فعّالیت دارد. کورشنیا هم به گزارش همان سایت، اوّلین فعّالیت کارگردانیاش به
... دیدن ادامه ››
سال 1380 و دومی به سال 1382 باز میگردند.
قرار دادن یک گروه جوان در معرض مقایسه با چنین اشخاص و گروههایی نه منصفانه است و نه عاقلانه! فقط نشان از بیتدبیری مسئولان و کمنتیجگی کوششهای دلسوزان دارد. چند درصد از تماشاگران همین نمایش، اگر «دوست و آشنای» اعضای گروه نباشند و به نحوی آنها را نشناسند، با دانستن اینکه گروه، جوان است و اوّلین کار خود را ارائه میدهد، انتظاراتشان را پایین میآورند؟! در مقابل، آیا مقایسه نخواهند کرد؟! آیا مشکلاتی که تجربه تیزی و تلخیشان را میگیرد، بدون علم بر کمتجربه بودن گروه، به دل نخواهند گرفت و در یاد نگاه نخواهند داشت و بعداً بر همان اساس قضاوت نخواهند کرد؟!
جای خالی سالنی مختصِّ فقط و فقط و فقط گروههای جوان بسیار خالی است. سالنی که هر کس، حتّی عابرهای جلوی آن هم بدانند نباید کارِ گروهِ جوان آن سالن را با اجرای کسانی مقایسه کنند که موهایشان را روی صحنه سفید کردهاند. سالنی که برندگان جشنوارههایی چون جشنوارهٔ امید، بدون دلهره از مقایسه شدن کارشان با هر کس جز گروههای همسنوسال، بتوانند به اجرا بپردازند و خود را آماده کنند که روزی، نه در «کارگاه نمایش» که در «سالن اصلی» اجرا کنند.