در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال بهروز غیاثی | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 10:57:32
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید

دیشب لذت دیدن این نمایش عالی رو داشتم و سورپرایز شدم.
تئاتر کامل و فاخری بود.
کارگردانی، یازیها، انتخاب موزیک، طراحی صحنه و لباس، نورپردازی و نمایشنامه فوقالعاده بود و تا بیرون اومدم با خودم گفتم واسه جمعه بیام دوباره ببینمش که یادم افتاد که به خاطر تعطیلات نمیشه...
پر بود از میزانسن های بی نظیر، دیالوگ های پر مغز و تفکر آور ..همه چی تموم بود این نمایش..
پرسوناژ کلاغ عالی بود با اون صدای دورگه و بازی قشنگش.
عقاب کارکتر دوست داشتنی و سخنرانیش ... دیدن ادامه ›› تاثیرگذار بود.
تازه متوجه شدم که چرا تئاتر شهر این نمایش رو اونجا اجرا نکرد...
برای سیمرغ شدن یکی همست و همه یکیست...
براوو به همه ی دست اندرکاران این نمایش...👏❤
امشب نمایش ریالیسم مصنوعی رو دیدم.کارهای محمد برهمنی را چه در مقام کارگردان و بازیگر را چند سالی هست دنبال میکم و مطمینم که خوب از کار در می آد.‌.در این نمایش هم بازی برهمنی رو از بقیه بیشتر دوست داشتم.
درباره ی نمایش هم بگم که وقتی ورودی دادن و پاهام رسیدن تو سالن با صحنه ای مواجها شدم همچون نایت کلوپ های خفن اون ور آب و موزیکی که پخش میشد نصور کردم که باید ریتم نمایش تند باشه که چنین نبود...
کارگردان نمایش ایمان اسکندری تا امشب کاری ازش ندیده بودم و در جاهایی خلاقیتش رو میشد دید...
بازی اسماعیل گرجی بسیار شبیه بود به نمایش سیزیف و بقیه بازیگرها هم خوب بودند ولی در کل بازها باور پذیر نبودند و به نظرم نیازی نبود که اسماعیل گرجی در پایان نمایش شعر بخونه و میبایست نمایش قبل از اون تمام میشد.
شاید با دیدن یک بار این نمایش نشه قضاوت درستی کرد و بار دوم بهتر بشه این نمایش سخت رو درک کرد..‌
سلام
این‌تشابه کار گرجی عزیز موید این است‌که احتمالا کارگردان ها/نویسندگان اغلب کاراکتری مدنظر دارند و برایش ما به ازا را از میان بازی های پیشین هنرمندان انتخاب می کنند. به گمانم بر خلاف سیزیف-که مملو از اشارات و استعارات بود و حتما بیننده باید برای فهم دقیق تر با بسیاری داستانها مانوس بوده باشد - این دیگری قصه ای کاملا روان داشت که قطعات آن تا پایان نمایش به تمامی عیان می شد واز پیچیدگی های بعضی ژانرها خالی بود که صد البته چندلایه بودن آن ها نیز عیب نیست.
۱۷ شهریور ۱۴۰۱
سحر بهروزیان
امشب به جناب برهمنی گفتم من رگه های سیزیف دیدم یا اشتباه کردم؟ گفتن اون قسمتهای که دیدی خود اسماعیل گرجی و چقدر دلم هوای سیزیف رو کرد.
بله سحر خانم برهمنی خوب اشاره کرده محتوی سیزیف با این مربوط نیست. این داستانی سرراست دارد و آن یکی داستانی با محوریت حکایت سیزیف و مملو از استعارات بود و دشوار اما چون اسماعیل خان گرجی با هنرنمایی و بازی محشر هر دو را نمایندگی می کند در دید شما در هم تنیدگی ایجاد کرده.
۱۸ شهریور ۱۴۰۱
پیام مقیمی
بله سحر خانم برهمنی خوب اشاره کرده محتوی سیزیف با این مربوط نیست. این داستانی سرراست دارد و آن یکی داستانی با محوریت حکایت سیزیف و مملو از استعارات بود و دشوار اما چون اسماعیل خان گرجی با هنرنمایی ...
بله قطعاً که سیر داستانی و اجرا متفاوت هست صحنه تعویض لباس خیلی تداعی کننده بود.
و گرفتن دستش یادآوری آلنده.
۱۸ شهریور ۱۴۰۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نمایش "زندگی در تئاتر" محمد برهمنی شاهکاری بود که چهار یا پنج سال پیش دیدم.در همون سال نمایش" سیزیف" کار دیگرش رو هم دیدم و کار خوبی بود.
با این حال لحظه شماری می کردم که کار بعدی برهمنی رو ببینم.
نمایش آلنده نازنین به نظرم کار سختی بود.کارگردانی که می خواهد بهترین کارش رو بر خلاف کلیشه ها به اجرا ببره و درگیر سختی و مشکلات اجرای نمایش میشه...
تا اینجا داستانیست تکراری که باید خیلی خوب کار بشه تا ارتباط برقرار کنه با تماشاگران که به گمانم خوب در نیامد..بازی ها اگزجره و متن هم گیرایی چندانی نداشت.
اما ده دقیقه ی پایانی این نمایش که آخرین سخنرانی آلنده در رادیو بود عالی و ای کاش از اول تا آخر نمایش درباره ی خود آلنده می بود این نمایش...
با این وجود محمد برهمنی کارگردان خوب، جوان و مورد علاقه ی منه و برایش آرزوی بهترین ها رو در عرصه ی هنر دارم.❤



بعد از هفته ها یک نمایش خوب دیدم.
با اینکه امروز با یک ساعت تاخیر نمایش شروع شد اما ارزش صبوری برای دیدنش رو داشت.
کارگردانی ، طراحی صحنه ، نور پردازی و صدا ، بازی های چشم نواز و نمایشنامه نوشته شده برای این اجرا بسیار حرفه ای و زیبا نوشته شده بود.
بازی همه ی هنرمندان عالی بود ولی بار نمایش رو ندا جبرئیلی بر دوش داشت.
سپاس بی کران از تمامی دست اندرکاران این نمایش...
ما خیلی خسته ایم...
محمد مساوات بودن یعنی خلاقیت داشتن.
نمایش شکوفه های گیلاس با اینکه دیالوگ هاش نوشتاری بود ولی بسیار حیرت انگیز و زیبا اجرا شد.
بازی ها که همش حرکت بدن بود حساب شده ، طراحی صحنه بی نظیر و موسیقی گوش نواز و از همه مهمتر کارگردانی فوق تصور.
این سومین کار محمدمساوات بود که تا حالا دیدم.بی پدر، بیگانه در خانه و شکوفه های گیلاس .
و این آخری زیباترین بود از دید من.
دمتون .گرم...
فرآیند نمایشی که باید با دقت دید و تحلیلش کرد.
تلخ بود و گزنده و نا امید..
پر بود از میزانسن ...
چه پیدا و پنهان نشانه گذاری شده بود نمایش..
اعتراضی که به وضعیت حال و امروز ماست.
دری که توسط آقای کا از ابتدا تا انتهای نمایش حمل میشد نشانه چی بود؟
شاید امید......
دم همه ی بچه های این نمایش گرم...
با افتخار تمام ،امشب برای دومین بار تو این چند شب اجرای ۱۹۸۹ رو دیدم و چقدر لذت بردم از دیدن بچه های دوست داشتنی و اجرای خفن شون...‌
ایمان و محسن و مصطفا و مصی دوست داشتنی..سپاس فراوان از این شبهای زیبا که ساختید.❤❤❤❤
بیگانه اینجاس، بیگانه اینجاس، این کابوس مثه یه رویاس...
یه آبی بزن به سر و صورتت
که خدا داره میاد ببینتت..!!!!
در ابتدا هزاران بار از خداوند سپاسگذارم که فرصت دیدن یکی از بهترین تئاترهای طول عمرم رو ازم دریغ نکرد..
سرکار خانوم نغمه ثمینی نابغه ای که با قلم جادوی اش اینچنین افکار انسانیش رو تبدیل به نمایش نامه ی بچه میکند.نغمه ثمینی مایه مباهات اهل فرهنگ و قلمه..❤
کارگردانی سرکار خانوم افسانه ماهیان بی بدیل و چقدر ظریف و بی نقص بود اجرای نمایشش...
اما ستاره ی نمایش که با درخشش اش دوتا چشم کم بود واسه دیدنش...بله ، سرکار خانوم سبمین معتمدآریا، بازی نکرد بلکه زندگی کرد این نمایش رو...
مهران نائل و شیوا فلاحی هم عالی بودند.
دست تک به تک گروه نمایش بچه را می فشارم و برایتان آرزوی بهترین ها را دارم ...
پس ما به کجا فرار کنیم؟؟؟
بی صبرانه واسه دیدن دوباره تان لحظه شماری میکنم...❤
مارادونا....
قهرمان بودن تاوان داره...
امشب نمایش زیبای مارادونا رو دیدم.چقدر به دل نشست.بازیها عالی،نورپردازی عالی، قصه ی عالی...چقدر تصاویر زیبایی ساخته شد که کیف کردم.
چقدر ماردونا بهانه ای خوبی بود واسه اعتراض به وضعیت بد گرفتار آمده مردم.
تنها نقطه ی که نفهمیدم قطع پیاپی نور صحنه و شروع دوباره با روشن شدنش بود.تا اونجایی که میدونم با قطع نور صحنه ارتباط بین تماشاگر و نمایش از بین میره .من چندبار دچار اشتباه شدم که تصور کردم نمایش تمام شده...شاید داستان همچین کاری رو لازم داشته...
ولی بازم میگم که نمایش خیلی خوبی بود..پر دوام و موفق باشید گروه نمایش مارادونا...❤
سلام دوستان من یک بلیت اضافه برای تئاتر امروز جمعه دارم اگه کسی خواست شمارمو میذارم تماس بگیره ۰۹۱۲۱۳۱۴۸۴۱
۱۵ بهمن ۱۴۰۰
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
امشب نمایش سایر بازماندگان رو دیدم.
نمایش قابل احترام و زیبایی بود.
کارگردانی و موسیقی و بازی تمامی هنرمندان نمایش عالی بود و کمی نورپردازیش آزار میداد چشمان ضعیف منو...
ممنون ...❤
سلام
خیلی خوش اومدید
متشکرم که نظرتون رو نوشتید
?
۰۶ بهمن ۱۴۰۰
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
به قول گل گلاب تئاتر ایران خانم آدینه کارگردان نمایش بانوی محبوب من، در این روزای سیاه و تلخی که بر این سرزمین سنگینی میکنه ، برای ساعاتی هم که شده میشه با دیدن این نمایش کمی حالمون خوب بشه و واقعن همینطور بود..
امشب افتخار اینو داشتم که نمایش زیبای بانوی محبوب من رو ببینم...و واقعن لذت بردم از تک تک لحظات این نمایش...
گلاب آدینه نشان داد که در کارگردانی همچون بازیگریش هیچ کم نمی گذاره و چه با وسواس زیبایی این نمایش را چیده بود.
بازیگران همه عالی، طراحی صحنه و موسیقی هم بسیار کامل و دلنشین بود...
ممنون خانم آدینه ی عزیز واسه امشب...❤
کاشکی تو تیوال میشد به این نمایش خفن ده تا ستاره داد..
خیلی کیف کردم از نبوغ کارگردان این نمایش حسین پوریانی فر...
تازه رسیدم خونه ولی هنوز دستم داره میلرزه..زوم دوربین روی تک تک تماشاگران به هنگام رورانس نمایش و نوع اجرای هار بسیار تامل برانگیز بود..
ممنون از تک به تکتون...امیدوارم بازم افتخار دیدن این نمایش زیبا رو داشته باشم..❤
محمد رضا این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
به جرات میتونم بگم بهترین و کاملترین و دلچسب ترین کار استاد رحمانیان روزهای رادیو است..
چقدر قصه پردازی و تصنیف ها سنجیده و دلچسب بود...
بازی افشین خان هاشمی معرکه،احسان کرمی با صدای زیباش و بازی بی نظیرش ،بهنوش طباطبایی با طنازیهاش،هومن برق نورد دوس داشتنی،لیلی رشیدی نازنین و همه هنرمندان این نمایش عالی بودند...
سه ساعت نمایش مثه لحظه ای گذشت ...
در واقع 2ساعت و نیم بود
۰۳ اسفند ۱۳۹۸
احسان کرمی گفت نزدیک سه ساعته...۹:۳۰ شروع شد و از سالن که اومدم بیرون ساعت رو نگاه کردم ۱۲:۳۰ بود...
۰۳ اسفند ۱۳۹۸
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
امشب از دیدن این نمایش چقدر لذت بردم...
به نظرم مهدخت مولایی با استعدادترین هنرمند جوانیست که میشناسم و چقدر در این نمایش درخشید...
کارگردانی و بازی بابک کریمی بی نظیر بود..خیلی خیلی دوس داشتم این نمایش رو...
به علاقه مندان رشته بازیگری توصیه میشه که این نمایش رو حتما ببینند...
قهوه قجری نمایش رو حوضی قشنگی بود...
طنازی همه بازیگران بخصوص هوتن شکیبا عالی بود...هنوز چشم و گوشمان به نوع بازی متفاوت نوید محمدزاده عادت نکرده ولی به نظرم خیلی خوبه که داره از کلیشه ای که واسش ساخته بودن جدا میشه...
بازی بازیگران گروه نیاتر بازی اصغر پیران و نوید جهان زاده وروح الله حقگو لسان.خیلی خوب بود...
من از دیدن این نمایش کمدی_ انتقادی لذت بردم...
نمایش بسیار خفنی بود...
داستان مهاجرت یا ماندن...پشیمانی از رفتن یا موندن...بدون هیج قضاوتی...
جوانانی که همیشه امیدشون به صندوق های واهیه رای گیری در انتخاباته و بعد از اون سرخوردگی از هیچ گونه تغییر و بعدش دوباره فکر رفتن..و تکرار وتکرار این سیکل بی پایان.در این مملکت...و دفن آرزوهای این جوانان...
من امشب نقش پدر پرستو رو بازی کردم.دکتر رضا رحمانی...(تماشاگرهایی مثل من هم اگه بلیط نقش رو گرفته بودن بازی میکردن)...
فکر کنم خیلی بد بودم...
من دیشب شما رو روی صحنه دیدم، فقط باید یه کم بلندتر صحبت میکردید، همین :)
۱۲ بهمن ۱۳۹۸
پس تقدیر دست به دست هم داده بوده که شما نقش پدر رو بازی کنید.
۱۲ بهمن ۱۳۹۸
آره اینکار.چه پدر بدی هم بودم.....
۱۲ بهمن ۱۳۹۸
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
امروز بیگانه در خانه محمد مساوات رو دیدم...
تجربه جالب و جدیدی بود که تیاتر رو اینجوری ببینم...من بیشتر فیلم رو دیدم تا نمایش رو...خیلی زیاد دیوید لینچی بود....
کار خفن و قدرتمندی بود...دوس داشتم این نمایش رو...
رضا تهوری، امیرمسعود فدائی، سپیده و سحرناز قاسم نژاد این را خواندند
شاهین این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نمایش بسیار خوبی بود...
من نمایشی رو دوست دارم که متنش زیبا باشه و چقدر آرتور میلر زیبا نوشته بود...
تبریک میگم به گروه نمایش شصت دقیقه منهای یک بابت این تیاتر زیبا...
نیچه میگه در هر انسانی سه موجود زنده وجود داره...شتر، ،شیر و کودک...
شتر برای تحمل بار زندگی..
شیر برای شورش
و کودک برای خواندن آیه های مقدس...
شیر در درون من مرده......
آقای غیاثی عزیز،
خوشحالم از نمایش لذت بردید. البته آیه های مقدس نیست، آری های مقدسه.

و کودک برای گفتن آری های مقدس[به زندگی]
چنین گفت زرتشت
فصل اول
درباره ی سه دگردیسی
۲۷ دی ۱۳۹۸
دوباره اصلاحش بکنم......
۲۷ دی ۱۳۹۸
نیازی نیست اقای غیاثی عزیز.
نیچه در کتاب چنین گفت زرتشت گفته:
در هر انسانی سه موجود زنده وجود داره...شتر، ،شیر و کودک...
۲۷ دی ۱۳۹۸
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
چرا تموم نمیشه این کابوس؟!؟!
ای کاش همچنان اجرا میرفتند:(
دلتنگ هِروی میشم
۱۹ دی ۱۳۹۸
ممنون از شما
۲۸ بهمن ۱۳۹۸
با استقبال از ۸۰ اجرا و به درخواستِ مخاطبان، بازگشتِ "پنجاه/پنجاه" از ۴ اسفند.

نویسنده: هاله مشتاقی نیا، مرتضی اسماعیل کاشی
طراح و کارگردان: مرتضی اسماعیل کاشی

از ۴ اسفند
تماشاخانه‌ی هیلاج (خ ایرانشهر، خ مهاجر، پلاک ۲۲)
ساعت: ۱۹:۳۰
۳۰ بهمن ۱۳۹۸
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید