در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال عرفان | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 22:45:17
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
عرفان (erfantc)
درباره نمایش احتمالات i
من احتمال میدهم شما هم کارو دوست خواهید داشت.
میشا آشتیانی و امیرمسعود فدائی این را خواندند
کامبیز امینی این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
عرفان (erfantc)
درباره نمایش سنتز i
کار به شدت درستیه،بازی ها به اندازه و بازیگر ها تو حضور حداکثری خودشون قرار دارن،فرم کار کامل شده
خسته نباشید به تمام عوامل
عرفان (erfantc)
درباره نمایش هیچ، میان ما i
شعف در اتمسفر "بودن"

چقدر ناممکن است لحظاتی که غرق در احساس "وجود داشتن" را تجربه کردم،در چارچوب زبان،به زنجیر کشم.این ناب ترین نوع مواجهه با هنر است.هنری که نه در تفسیر و نه در توضیح لحظه ها،بلکه با سُر دادنت درون اتمسفر خود،تو را در مواجهه با خودت ،بازتعریف می کند. بدن هایمان، ملغمه‌ای از لحظه هایی است که خود و پدرانمان و پدرانِ پدرانمان و پدرانِ پدرانِ پدرانمان و .... زیسته اند و اکنون در انتظار کامل ترین لحظه ی بودن،یعنی مرگ،زندگی را مصرف می کنند.
این ابدیّت داره میکُشه انسانُ.

همین :))

پ ن: سیاوش پاکراه(کارگردان) ،اجراگران را در تمامی لحظه ها سهیم کرده و باعث حضور حداکثری آنان در طول اجرا شده که بسیار بسیار قابل ستایش ... دیدن ادامه ›› است.اجراگر موسیقی، خود به تنهایی میتواند ساعت ها بخاطر این حضور مهیب،تماشا شود.مصطفی لطیفی خواه و امیر تک فلاح درحداکثر بیانگری لحظه های خود قرار دارند.میلاد حکمت با حضور خود،ساحت جدیدی به کار اضافه میکند.محمد هادی غضنفری! دییونیزوس از لذت تماشای لحظه های تو، در اُلَمپ شراب می نوشد.
عرفان (erfantc)
درباره نمایش فائزه یوسفی i
خسته نباشی فائزه یوسفی.
حضورت تو صحنه کاملا حس میشد.
عرفان (erfantc)
درباره نمایش زیراکس i
فرم جالبی ساخته شده بود.متریال های موررد استفاده بازیگزان(شخصی) هم ایده خوبی بود و استفاده از این متریال باعث شده بود اجراگر ها تقرییا خودشون به صورت کامل در معرض نمایش قرار بدهند و واقعا سر صحنه حضور داشته باشن.فقط مسئله این بود که فرم کامل نمی شد و چون ما داستان و کارکتری نداشتیم فرم باید مارو با خودش همراه میکرد که از یه جایی به بعد خود فرم به جای اینکه خودش رو کامل کنه خودش رو تکرار میکرد و مشکل تکرار این بود که چیزی به نمایش اضافه نمیکرد.مکان استفاده شده برای این اجرا هم تو نوع خودش کار رو تماشایی کرده بود.خسته نباشید
عرفان (erfantc)
درباره نمایش پنجاه پنجاه i
نقد های زیادی راجب این کار نوشته شده که تو همشون به اجرای دقیق و پرجزئیات بازیگر ها و صحنه پردازی و گریم و غیره اشاره شده و واقعا هم همه ی این عوامل در سطح بالایی از کیفیت ارائه میشدن که بسیار قابل تقدیره.
فقط یک مسئله ای که من با این تئاتر داشتم وجود بعضی از لحظاتی در کار بود که اگه اون ها حذف می شدن،مخاطب فقط بعضی از تصاویر و فرم های زیبایی شناسی و خلاّق رو از دست میداد و انگار توی فضایی که ساخته می شد، این لحظات جاری نبودن و صرفا زیبا و باکیفیت بودن. بعد این تصاویر باعث ایجاد پارازیت در ارتباط من مخاطب و جریان اجرا میشد و لحظاتی من رو از فضا خارج میکرد.
خیلی عالی بودید و خوش بدرخشید
عرفان (erfantc)
درباره نمایش اُسلو i
سوالی که بعد از گذشت چند دقیقه نمایش برام مطرح شد این بود که چطور باید به این رویدادی که تو صحنه در حال اتفاقه نگاه کرد؟من چه نسبتی با این تئاتر برقرار میکنم؟ این تئاتر میخواد چه نسبتی با توافق اسلو برقرار کنه؟

خب با یه تئاتری رو برو بودیم که به سمت داستان و کاراکتر حرکت نکرده بود.این داستان محور نبودن و کاراکتر محور نبودن باعث ایجاد یه فاصله گذاری میشه درابتدا و به مخاطب اجازه تفکر کردن و نگاه کردن به اثر به عنوان یه فرم کلی نه شخصیت محور یا داستان محور میده.بعد تکرار یک سری فرم های خاص هم به این فاصله گذاری کمک میکنه چون برای بار اول جذابیت بصری ایجاد میشه و هرچی بیشتر تکرار میشه فاصله رو بیشتر میکنه.خب سوالی که مطرحه این فاصله گذاری چه کارکردی داره؟
این فاصله گذاری دقیقا همون فاصله گذاری هست که کارگردان و گروه با این توافق(اسلو) برقرار کردن.چون همه به اتفاق قبول دارن که این اثر بدون جهت گیری و با فاصله به اسلو پرداخته پس باید تئاتر بتونه همین فاصله رو با مخاطبش حفظ کنه که خیلی هوشمندانه تو فرم لحاظ شده.
نبود کاراکتر هم باعث نزدیک شدن تئاتر به اجرا شده بود.یعنی ما تو صحنه نه شخصیت های تاریخی بلکه هوتن شکیبا،نیما ایمان زاده و ... را میدیدم که انگار تو معاهده ی اسلو قرار گرفته بودن و نسبت این بدن ها با اون موقعیت کار رو برای من تماشایی کرده بود.
کمرنگ کردن داستان و کاراکتر ها و ایجاد فاصله ... دیدن ادامه ›› این ریسک رو داره که مخاطب از اثر کنده بشه یا از اون فضا خارج بشه که اجرای فوق العاده ی اجرا گر ها تو اکثر کار این مسئله رو حل کرده بود.

سخن اخر هم واقعا اجرای این کار بدون داشتن اکساسوار و صحنه پردازی خاص و کاراکتر و داستان خطی کار خیلی سخته که هنرمندانه اجرا کردید.خسته نباشید گروه اجراگران و کارگردان محترم.
عرفان (erfantc)
درباره نمایش میمون i
بازیگر حضور خوبی داشت تو صحنه و داشتن یه صحنه خالی با حداقل اکساسوار و تماشایی بودن کار سختیه.فقط یه بار حرکات بازیگر زیاد شد که به اون فرم اجرایی نمیخورد.خسته نباشید
Negin Fooladi، رویا، میترا و ریحانه گنجی این را خواندند
فلورا این را دوست دارد
خریدار
ریحانه گنجی (reihanehganji)
ممنون از نظرتون
۱۵ مهر ۱۳۹۸
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
عرفان (erfantc)
درباره نمایش بهار شکنی i
این کار به نظر من چند تا نکته اموزنده و منفی داشت که دیدنش خالی از لطف نیست واقعا.یکی اینکه بازی های بازیگر ها به شدت کنترل شده و بدون هیچ حرکت ... دیدن ادامه ›› دست و صورت و پا اضافی بود.دوم اینکه فرمی که ساخته شده بود و ایده جالب بود ولی خودشو کامل نمیکرد.و سوم اینکه ایده استفاده از زمین خیلی جالب بود ولی ایکاش کارگردان از این امکانی که به وجود اورده بود بیشتر استفاده میکرد که میتونست کار رو کامل تر بکنه.خسته نباشید گروه محرتم.
عرفان (erfantc)
درباره نمایش وحشی i
ایده جذاب و قابل گسترش بود.تو بازی ها تفاوت زیادی رو من میدیدم.بدن های بعضی بازیگر ها انگار که تو اتوبوس نبود و یه جای دیگه بودن.برای من پایانش اصلا خوب نبود.چون تمپو بازیگر ها بسیار بالا رفته بود ولی من نتونستم با اون تمپو همراه بشم و این فاصله که به وجود اومده بود کار رو برای من کسل کننده کرده بود.اون منولوگ های انفرادی اخر کار هم فاصله من با کاراکتر هارو بیشتر کرد.بازی کاراکتری که سرطان داشت با جزئیات و خیلی خوب بود.خسته نباشید گروه اجرایی.
عرفان (erfantc)
درباره نمایش کات داگ i
نمایش خلاقانه ای بود.تبریک میگم به کارگردان برای جسارتی که داشتن تو این اثر.خب مسلما وقتی یه ریسکی انجام میشه ممکن اون امکان کارکرد خودشو نداشته باشه و چیزی به کار اضافه نکنه که در مورد این.نمایش هم بعضی لحظات صادق بود به نظر من.ولی درکل لذت بردم.خسته نباشید.
حمیدرضا مرادی این را خواند
محمد لهاک ( آقای سوبژه )، NetHunter و پریسا داوری این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
عرفان (erfantc)
درباره نمایش لانچر ۵ i
خیلی خیلی تئاتر خوبیه.بازی ها حرفه ای.حتما ببینید.
ممنون از شما دوست عزیز،خوشحالیم که دوست داشتین نمایش رو
(گروه کارگردانی لانچر5)
۰۵ مرداد ۱۳۹۸
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
عرفان (erfantc)
درباره نمایش آئورا i
درخشان.خلاقانه.موسیقی folk عالی بود.خیلی لذت بردم.خوش بدرخشید
iamnegin@ این را خواند
محمد لهاک (آقای سوبژه)، فرزاد جعفریان و فلورا این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
عرفان (erfantc)
درباره نمایش پپ i
چقد کارگردان با جسارت و خلاقه.البته کار بزرگی نیست ولی خیلی دلچسبه.خسته نباشید گروه محترم.با ارزوی پیشرفت
عرفان (erfantc)
درباره پرفورمنس بودن i
به نظر من کارگردان تو انتقال فضای ذهنیش به مخاطب خیلی موفق عمل نکرده بود و خیلی از نشانه ها رو بی جواب رها کرده بود.اجرای متوسطی بود
عرفان (erfantc)
درباره نمایش فرشته تاریخ i
نمایش با ریتم بسیار کندی شروع میشه و تقریبا نصف نمایش (90 دقیقه) ادامه داره این ریتم.داستان از همون اول تعلیق رو داره ولی چون با شخصیت های نمایش بدون مقدمه آشنا میشیم و اینکه شخصیت ها گنگ هست ریتم رو خیلی کند کرده. ایراد دیگه نیمه ی اول نمایش به شدت دیالوگ محور بودن کار هست و تقریبا تصویری رو نمایش ارائه نمیده و پیچیدگی دیالوگ و شخصیت ها هم باعث میشد تا نصف نمایش گنگ پیش بره.درکل به نیمه اول 2 نیم از 5 میشه داد ولی نیمه ی دوم نمایش ذهن مخاطب با فضای نمایش و شخصیت ها کامل آشنا میشه و درنتیجه تعلیق داستان به شدت به جذابیت و ریتم کار کمک میکنه و نمایش عالی پیش میره.پر از تصویر های متنوع و فیکس فریم های شگفت انگیزه و باعث میشه شما لحظه به لحظه با نمایش همراه بشید و کاملا توی داستان حل بشید.پایان کار هم عالیه به طوری که 45 دقیقه آخر به نظر من هرجا که کار تموم میشد مخاطب راضی از سالن بیرون میرفت.یه ایراد دیگه ای هم هست نمایش به یه دانش نسبی مخاطب تو زمینه های فلسفه و نقاشی و تئاتر نیاز داره (هگل،سقراط،برشت و...) و اگه بدون هیچ پیش زمینه به ای به دیدن کار بشینید فکر نکنم چیز زیادی دستگیرتون بشه.پس حتما یه مطالعه کوچیکی داشته باشید.درکل دیدن این کار رو به فلسفه دوست ها و تئاتری ها و نقاش ها و هنر دوست ها به شدت پیشنهاد میکنم. خسته نباشید گروه گرامی.با آرزوی موفقیت های بیشتر.
عرفان (erfantc)
درباره نمایش پدر i
الان نمایش مادر هم داره تو تیوال فروش میره هم تو تیکت یا فرق داره؟؟؟
صبا صالحیان این را خواند
نیلوفر و محمد لهاک (آقای سوبژه) این را دوست دارند
دوست عزیز نمایش مادر از روز چهارشنبه به بعد در تیکت به فروش می رسد تا ابهام در ارتباط بودن این دو نمایش و لزوم خرید ودیدن این دو نمایش برای ببینده برطرف شود.
۰۲ تیر ۱۳۹۸
بله درست می‌فرمایید. اما با توجه به شرایطی که پیش اومد تصمیم گروه به این نتیجه انجامید.
با سپاس
۰۲ تیر ۱۳۹۸
تشکر برای پاسخگویی شما. موفق باشید.
۰۲ تیر ۱۳۹۸
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نمی دانم امشب چرا پریشانم
پریشان حال و افسرده
مثال غنچه ای نورَس،که در زیر هوای سرد بارانی،پژمرده
پریشانم، نه از معشوقه ی گمگشته و تنها
که شاید از صدای خود پریشانم
و یا یک عشق بی پایان.... نمیدانم !

شعر از حمیدرضا
<script src="http://shereno.com//./export.php?op=poemjava&id=25860"></script>;
------------------------------------------
پی ... دیدن ادامه ›› نوشت: نمیتونم چیزی بگم از این کار بدون اینکه قلم ناتوان من از بزرگی و شایستگی کار کم نکنه پس خودتون به تماشای کار بشینید تا غرقش بشید.خسته نباشید به تمامی گروه.لذت بردم.
عرفان (erfantc)
درباره نمایش قهوه برزیلی i
یه قهوه سرد و بی مزه...
عرفان (erfantc)
درباره نمایش است i
یه کار بی سر و ته و شخصیت محور. بازی ها واقعا باور پذیره.فضای کار هم نوستالوژی و لذت بخشه.درکل به عنوان کار دانشجویی و ساده تجربه ی خوبیه.فقط به اخرش گفتم با توجه به پتانسیلی که کار داشت کاش یکم فضا ها و کاراکتر ها بیشتر بسط داده میشدند.واقعا پتانسیلش بود. خسته نباشید به همه اعضای گروه. شک نکنید در آینده بیشتر می درخشید.