در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال م.شفق | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 19:29:37
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
بازی خسرو پسیانی چشم نواز بود
نمایش دل چسبی بود .
زندگی به مثابه رویاست . رویاهایی که یا تعبیر میشن یا از دست میرن و در طول نمایش می تونستی با هرکدوم از شخصیت ها رویاپردازی کنی و جلو بری یا شاهد این باشی که دارن بخشی از رویای تو رو تصویر می کنن، گویی خودت در میانه رویاهات داری زندگی میکنی
نمایش یک نقد تصویری بود به فروید اما نقدی از جنس نقدهای آقای فراستی
گل سرسبد تیتر نظریه های فروید انتخاب شده برای انتقاد از فروید( اید ، ایگو، سوپرایگو/ اصل لذت ، غریزه زندگی و مرگ ، آنسوی اصل لذت ، موسی و یکتاپرستی و ادیپ )
نمایش شلخته بود از هر دری یک کلامی اما کلامی خالی کلام

"من نمایش رو دوست نداشتم " و در طول اجرا فکر میکردم آقای دل افکار چرا هی فریاد می کشه ؟ نمیشه خشمگین باشه و فریاد ... دیدن ادامه ›› نزنه ؟


پیشنهادی برای دوستانی که شب های باقیمانده میخوان برای تماشای اجرا برن: حتما با خودتون بادبزن، پنکه دستی، یه تیکه مقوا .یا هرچیزی که قابلیت ایجاد هوای کمی مطبوع داره ببرید ، حتما دسته جمعی برید که هر یک ربع یکبار یکی وظیفه ایجاد هوای خنک رو بعهده بگیره، دست تنها از کت و کول میافتید چون سالن حافظ بشدت گرمه و خطر گرمازدگی و دهیدراته شدن بدن تون بالاست :))

Paria_brh و محمد فروزنده این را خواندند
H.M.kiani2 و شقایق صنعتی این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
میخوام از تجربه اخیرم در مورد خرید بلیط از واسطه در سایت تیوال بگم .
من از سال 92 تیوال هستم و بارها پیش اومده که بلیط بعضی از کارها رو از اهالی تیوال خریدم. این بار هم برای این اجرا 2 تا بلیط VIP از خانمی بنام
"#فرزانه_قیطانی خریدم.
20 تیر من واریز انجام دادم ولی ایشون گفتن پول به حساب من نیومده درحالیکه پول از حساب من کسر شده بود و گفتن چون سفر هستن انتن ندارن شاید هم اومده ولی پیامکش نیومده براشون . قرار شد من دوباره پول رو بزنم و وقتی ایشون برگشتن حساب شون رو چک کنن و اطلاع بدن. یک هفته بعد ازون تاریخ من تماس گرفتم جواب ندادن، پیام های منو می دیدن ولی جواب نمیدادن و بعد از مدتی هم منو بلاک کردن. من از بانک ملت ایشون خواستم تماس بگیرن و باهاشون در میون بگذارن که جواب سربالا به بانک دادن.
من ازش شکایت کردم .
اما به این هم فکر می کنم که این میتونه یک روش دزدی باشه : یعنی بیاد اینجا تعدادی بلیط بخره و بعد پیام بگذاره برای فروش و همین مسیری که با من رفت رو با بقیه هم بره( شاید هم باند کلاهبرداری باشن ، نمی دونم ) . کمتر کسی حوصله داره بلیط 200 300 تومنی رو از مراجع قانونی پیگیری کنه پس میشه که روشی باشه برای پول در آوردن :)

نمی دونم آیا کسی هست که با شخص ایشون همین مشکل رو داشته یا تجربه مشابهی از این مدل خرید داشته باشه؟
گروه همیاری (support)
درود بر شما
از حضور شما کاربر قدیمی تیوال خوشحالیم.
توصیه اکید می‌کنیم صرفا بلیت خود را مستقیم از تیوال تهیه فرمایید تا دچار اینگونه مشکلات نشوید.
۱۵ مرداد
بهار مشفق
متاسفانه کار این شخص باعث ایجاد بی اعتمادی زیادی میشه و تنها راه ممکن رو هم مسدود میکنه. چون شخصا تا به حال چندبار به همین شیوه بلیت های نمایش هایی رو که نتونستم برم رو فروختم یا برعکس نیاز ...
منم همین طور بهار جان ، خیلی وقتها پیش اومده بلیط رو از بچه های اینجا خریدم و این اولین تجربه بد منه .
امیدوارم تیوال در مورد کیف پول همکاری کنه
مریم شفقتی
منم همین طور بهار جان ، خیلی وقتها پیش اومده بلیط رو از بچه های اینجا خریدم و این اولین تجربه بد منه . امیدوارم تیوال در مورد کیف پول همکاری کنه
خیلی متاسفم که این تجربه بد رو داشتید. خوب شد که اینجا گفتید امیدوارم موثر باشه.
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
صحبت کردن از معضل های مهم و نقاط ضعف خانواده های ایرانی ه. مخصوصا اگر موضوعی باشه که بار احساسی بزرگ و سنگینی داره . همیشه اینجوریه که کار به بحث و دعوا می کشه و هیچ کسی به احساس دیگری توجهی نداره و همه خودشون رو مرکز جهان میدونن در اون لحظه.
همه چیز خیلی راحت تبدیل به خشم و بحران میشه چون سخته راجع به ترس ها و غم هامون حرف بزنیم چون سریع یک برچسب حساس بودن و سوسول بودن به فرد میخوره،برای همین ادم ها راحتترن نشون بدن حسی ندارن و دارن منطقی به موضوع نگاه میکنن یا اینکه راحتترن عصبانیتشون رو بروز بدن که حداقل قوی و مسلط به نظر بیان .
تو این نمایش و کار قبلی (محیط زیست) هم که نمونه کوچکی از خانواده ایرانی ست، شاهد این هستیم .

در مورد سالن غیراستاندارد ملک:
اینکه هرروز و برای تک تک تیاترها همیشه تاخیر وجود داره عجیبه
و علت تاخیر به گردن اجرای قبلی می افته هم عجیبه
قطعا نمیشه همه علل بیرونی باشه
نمیشه همیشه این باشه که تماشاچی باید بیاد و نیم ساعت ... دیدن ادامه ›› توی گرما و ازدحام منتظر باشه چون دومینو وار تیاترها با تاخیر شروع شده، علت تکرار این تاخیرها مهمه که مطمئنا یکی از دلایل پررنگش ضعف مدیریت مجموعه ست.

همیشه یکی از دل نگرانی های من در مورد این مدل سالن ها اینه که اگه زلزله بشه یا اتش سوزی قراره چه فاجعه ای رخ بده؟
قطعا چون زیرزمین هست در صورت بروز حادثه، چند نفری زیر دست و پا له میشن.
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
مرسی برای اینهمه خلاقیت و هنرمندی و بی نقص بودن.
همه چیز عالی کنار هم چیده شده بود .
کیف کردیم .
Amir Sharifi، محمد فروزنده، عرفان ضرغامی و امین کاکولکی این را خواندند
مهدی غلامی این را دوست دارد
باعث افتخاره 🙏🌹
۰۵ مرداد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
از تاخیر نیم ساعته ی شروع اجرا شروع می کنم که بی هیچ توجیهی به مدت 30 دقیقه + 30 دقیقه قبل از شروع کار در سالن باشید ، در سالن گرم و راهروی پراز دودسیگار ایستاده منتظر شروع اجرا بودیم و در نهایت با یک عذرخواهی و بدون ذکر علت این تاخیر کار شروع شد.


#این_یک _نظر و سلیقه شخصی است:
نقش دکتر با دیالوگ های مبهم و هذیان وار اضافی ترین عنصر این روایت بود که به سادگی میشد از طریق دو بازیگر دیگر یا به لطف بهره بردن از پروژکتور این نقش ایفا بشه. چون بنظرم اومد برای این کارکتر هیچ مشورتی گرفته نشده بود که اگر این چنین بود نقش روانشناسی که اجازه داره با افراد سایکوپت و انتی سوشیال کار درمانی انجام بده پخته تر بازی میشد.
بازی دو بازیگر دیگر خوب ... دیدن ادامه ›› و دلنشین بود.
نکته قابل تامل در مورد این کار، هیاهوی پیج تیوال و نظرات دیگران مبنی برشاهکار و عالی بودن این کار بود که در اواسط کار دایم به این فکر میکردم که سالیان قبل شاهد چه اجراهای فوق العاده ای بودیم و صدافسوس ذاِیقه تماشاگر به لطف کارهای این چندسال اخیر و در غیاب بزرگان تیاتر چقدر افت کرده.
در نتیجه این کار برای من یک اجرای متوسط رو به خوب بود.
توی ادم هایی که تجربه احساس غم مشکل باشه تبدیل به خشم میشه . اینو توی مراسم ختم ها به وفور می بینیم که یک آن بین فرزندان و نزدیکان ،سر موارد ... دیدن ادامه ›› نه چندان مهمی که دیگه تاثیری به حال متوفی نداره دعوا راه میفته و به جون هم میفتن چرا که تجربه خشم تجربه راحتتریه.
این اجرا هم مصداق این قاعده بود و به خوبی این موضوع نشون داده شد.
اجراهای خوب و حرفه ای با موضوع اشنای جاری در زندگی روزانه و آسیب پذیر بودن قشر ضعیف جامعه با هراتفاق درونی و بیرونی . همه چیز به خوبی به تصویر کشیده شد. در دیالوگ های اخر تیاتر وقتی خیره به همایون بودند و ما می خندیدیم گویی بخشی ازون خانواده بودیم که در این فروپاشی واکنش نامتعارف خنده داشتیم چون از عمیق شدن در اتفاق رخ داده واهمه داشتیم.

ممنون برای اجرای خوب و به یادماندنی
اینکه حجاب واجب است ، دوستانی که رفتن چقدر این مساله جدیه؟ یا بخاطر حجاب اجباری باید قید این نمایش رو بزنیم؟
حقیقتش به گیر و گور تئاتر شهر نیست ولی خب تذکر میدن🤦🏻‍♂️🤦🏻‍♂️
۳۱ مرداد ۱۴۰۲
حسین ترکاشوند
سالنی هست که همراه داشتن روسری الزامی نباشه؟؟؟؟ (به جز ارغوان)
بله - کسی نایستاده باشه که بخواد ممانعت کنه یا بخواد تذکر بده مثل ایرانشهر
۰۱ شهریور ۱۴۰۲
مریم شفقتی
بله - کسی نایستاده باشه که بخواد ممانعت کنه یا بخواد تذکر بده مثل ایرانشهر
نمیدونم دوستان چه تاریخی رفتن که با ممانعت روبرو نشدن ولی امشب یعنی جمعه ۱۴۰۲/۰۶/۰۲ فردی با چهره داعشی شدیدا به حجاب گیر میداد و حتی بیشتر از وظیفش به تتو دست جوانی با چهره موجه هم گیر داد !!
۰۴ شهریور ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
خود واژه پزشک روانشناس اشتباهه. همچین عنوانی نداریم . منظور پزشک عمومی است که بعدا روانشناسی خوانده است ؟ یا کسی است که دکترای روانشناسی دارد؟ روانپزشک هم حیطه جداگانه ای دارد که روانشناس محسوب نمیشود
سرچ مشاور روانشناسی کار با فامیلی ایشون یک خانم روان سنج رو نشون می ده که اگه ایشون باشن تخصص شون در تست ها و آزمون های روانشناختی هست نه درمان تحلیلی.
۰۸ خرداد ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
تمام متن برداشت شخصی از حال و هوای ذهنم در حین تماشای کار است :
در بدو به ورود به سالن بهتون بروشور میدن و تاکید میکنن که حتما پشت بروشور رو مطالعه کنید قبل اجرا ، و پشت بروشور اشاره به برداشت آزاد از منطق الطیر : پس طبیعیه که ذهنت درگیر عطار و منطق الطیر میشه. در ادامه مردی را می بینیم که با زدن کرم به دستش و سبد رنگی سعی داره بگه من زن هستم و در نهایت با عنوان کردن اینکه من هنگامه هستم به قائله خاتمه میده.
همه چیز گنگه .
حضور مردی از دنیای مدرن که میخواد معماری رو با المان های اجتماعی-عاطفی به هم گره بزنه و تماشاگری که توی ذهنش درگیر منطق الطیره . کمی که کار پیش میره پیش خودت سوال می کنی یعنی هیچ زنی در عرصه تیاتر ما نبود که این نقش رو بعهده بگیره؟ چرا سعید چنگیزیان؟ با این کارش چه پیامی رو میخواد منتقل کنه ؟! شاید نیم نگاه فلسفی به لکان داشت که میگه: زن وجود نداره.
شاید روانشناسیه چون کارن هورنای میگه ما زن بدنیا نمی آییم بلکه زن ساخته میشیم . یعنی در اخر اجرا قراره این پرسش ها پاسخ بگیره؟؟
هرچقدر کار جلو میره این نامفهوم بودن در کنار ایتم هایی که به نمایش در میاد بیشتر و بیشتر میشه .
مراحل 7 گانه ای که به نمایش در میاد ولی ... دیدن ادامه ›› ارتباطش با زنانگی و نمایشگاه پنجره ابتر می مونه . حتی صحنه آرایی های هرمرحله کمکی به این اتحاد ذهنی نمی کنه.
در نهایت من هنگامه رو زنی دیدم که درگیر اشفتگی روحی و روانی است . دوره هایی از هذیان و توهم توی زندگیش وجود داره .زندگیش براساس تصمیم های هیجانی و تکانه ایش پیش میره و عموما از تبعات انتخاب ها و تصمیم هاش فراری ه که با درگیر کردن دوستش و بعد تماشاچی می خواد از دل این طوفان خودساخته خارج بشه بدون اینکه مسیولیت بپذیره.مسئولیت روابطش ، ادم هایی که از سر تنهایی و ناچاری وارد زندگیش می کرد( بخوانید منیپولیت میکرد)، مسئولیت اینکه خودش هم نمی دونست از زندگی چی میخواست و فقط میخواست توی رابطه باشه حتی به قیمت بارداری و سقط ...

هنگامه درگیر بحران گذار از زنانگی به مادرانگی ست(زنی که فقط فیزیولوژی زنانه داره و چیزی از روان زنانه ش نمی دونیم ).گذر از این مسیر مستلزم اینه که مشعل زنانگی و مادرانگی رو مادر به فرزندش داده باشه که خب از قضا شخصیت پردازی نشده و تو نمی دونی چی به چیه ، فقط حدس میزنی که ناکام مونده.
در انتهای کار هم بالاخره :) با روایت داستانی از عطار و درگیر کردن تماشاچی در جریان اجرا تماشاچی رو مثل پروانه نزدیک به شمع می سوزونه چرا که با کلی پرسش و چرایی که خب این کار یعنی چی ؟ چی می خواست بگه؟اصلا چیزی میخواست بگه یا دور هم نشسته بودیم ؟ چرا گفتن بروشور رو بخونید :))
در ابتدا باید خدمت شما عرض کنم انتخاب سعید چنگیزیان به عنوان زن به خاطر این هست کارگردان به دنبال این می باشد مفهوم سوژه را تغییر دهد و امر سوژه گی را تنها به مردان نداند بلکه زنان هم می توانند در شکل و گفتمان مردانه حاضر شوند و حتی مردان هم می توانند در امر ابژه گی زنان وارد شوند ، و اینکه در روانکاوی لکان زن نمرده است امر نمادین به شکل مردانه است یعنی باز سوژه مردانه می باشد ؛ و اینجا باز نمی توانیم نظریه هورنای را داشته باشیم متاسفانه ما زمانی که به حوزه روانکاوی کاملا واقف نیستیم به آن ورود می کنیم و سعی در نقد اثر با دیدگاه روانکاوی می کنیم. با تشکر دکتر سحر صنیعی ( روانکاو و درمانگر پویشی)
۰۹ خرداد ۱۴۰۲
m.sadeq bayat
بحث بر سر مکدر شدن یا نشدن نیست، بحث بر سر اینه که توی محیط عمومی که همه میتونند به اون دسترسی داشته باشند نباید نظر خودمون رو به عنوان یک فکت در نظر بگیریم، بلکه بهتره با ذکر جمله ((من اینطور ...
😳😳😳😳
۱۱ خرداد ۱۴۰۲
m.sadeq bayat
بحث بر سر مکدر شدن یا نشدن نیست، بحث بر سر اینه که توی محیط عمومی که همه میتونند به اون دسترسی داشته باشند نباید نظر خودمون رو به عنوان یک فکت در نظر بگیریم، بلکه بهتره با ذکر جمله ((من اینطور ...
ایشون چه بگه “به نظر من” چه نگه، منِ خواننده میدونم دارم نظرشون رو میخونم دیگه! منِ نوعی که نیومدم از کامنتِ اکانت تیوال توی بخش نظر کاربران، “فکت” بخونم!!
۱۵ خرداد ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
به واقع معتقدم تقلیل این کار به کلمات باعث مرگ کار میشه.
یه کار دانشجویی خوب بود . کل منسجمی نداشت ولی میشد تکه تکه براساس تجربیات زیستی خودت بهش معنا بدی
کسی میدونه چرا برای تاریخ 4 آبان بلیط فروخته نمیشه ولی 5 آبان بلیط موجوده؟؟
آرش رضایی این را خواند
مریم جان عزیز معمولا غروب روز قبل از روزهای شهادت این ممانعت های اجرایی وجود داره شاید بدلیل شهادت امام حسن در 5 آبان هست که روز 4 آبان این نمایش اجرا نمیشه ..
۲۹ مهر ۱۳۹۶
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
سلام
دوستان اگه کسی برای روز 1شنبه بلیط اضافی یا کنسلی داشت ممنون میشم خبر بدید.

با تشکر
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
جایگاه G و تخفیف هایش :

وضعیت دید تو اون قسمت به چه صورت هست ؟
از صحنه دور هست یا نزدیک ؟ عینک لازم هست یا نه ؟
اصلا این چیدمان تو سالن به چه نحوی هست ؟

فرزان امیری این را خواند
من جایگاه G و صندلی 18 بودم، به‌نظرم به جز دو صندلی انتهای ردیف‌ها بقیه به نسبت خوبند، البته یک مشکل کوچک هم داشتم که نور چراغِ خروج، از پشت سر توی چشمم بود، که با مسؤولین سالن مطرح کردم و قرار شد حل شود.
۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۵
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
کاش تدبیری برای گرما و تهویه سالن بشود .
وحید هوبخت، ماه منیر تقوی و ریحان این را دوست دارند
موافقم
۰۸ اردیبهشت ۱۳۹۵
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
اجراها خیلی بود . میشه پیش بینی کرد که در سالهای آتی بازیگران تیاتر بسیار خوبی خواهیم داشت.
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
اهنگی که طی کار پخش شد از کی هست؟
مصطفی گنجی و گیل‌آوا این را دوست دارند
Buddha Bar - Machete
۰۶ اسفند ۱۳۹۴
متشکرم خانم سوری عزیز
۰۸ اسفند ۱۳۹۴
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید

** مالی سویینی نمایشی است که سه دنیای متفاوت را به نمایش میگذارد ، دنیای ادم های شنیداری، لمسی ، بصری و هر سه به خوبی از عهده ی اجرای این تفاوت ها برامده بودند.

همه می بینند ولی درک آنچه دیده شده برای انسان ها متفاوت هست . عده ای می بینن ولی دیده ها رو بصورت شنیداری پردازش می کند (Auditory) . انسنان های شنیداری کم صحبت می کنند و در تمام طول صحبت صدای یکنواخت و ارامی دارند . کمتر احساس های هیجانی خود را بروز میدهند - عباس جمالی و صدای کاملا بی روح و یکنواختش تداعی گر این تیپ از افراد بود . افرادی که باید بشنوند همسرشان زیباست تا نگاهی به او بیندازند. --
عده ای می بینن و بصورت کاملا درونی پردازش می کنند چرا که این دریافت اطلاعات از طریق حس لامسه منتقل میشود و نیاز به تاملی بیشتر است . این افراد عاشق لمس کردن، دست گرفتن ، بغل کردن هستند - الهام کردا - که با وجود نابینایی، درک اتفاقات پیرامونش به مدد حس لامسه اش صورت می گیرد و همه چیز در ذهنش پرداخت میشود و صیقل ... دیدن ادامه ›› می یابد .
صابر ابر - انسان های Visual (تصویری) که عاشق رنگ و صدا و هیجان و جیغ و شادی هستند. اهل تغییر و تنوع هستند . سریع حرف می زنند و در مورد تمام چیزهایی که دیده اند اطلاعاتی برای عرضه دارند . پر از رویاهای رنگی هستند و برای رویاهایشان زندگی می کنند.
سه تیپ شخصیتی مختلف که هرکدام بصورت جداگانه می دیدند و دنیایشان را توضیح میدادند. و تفاوت هایشان دقیقا از همین نقطه اغاز میشد . مشکل فرانک با دکتر رایس از تفاوت دیدگاهشان نشات می گرفت ، هرکدام جداگانه می نگریستند و دیگری را متهم می کردند. اتفاقی که در زندگی ،همه روزه شاهد آن هستیم .

فارغ از ضعف هایی که اجرای کار دااشت مانند قطع و وصل شدن صدا که ناگهان تو رو از حال و هوای کار به لحظه ای که در ان بودی پرتاب می کرد ( که لزوم داشتن میکروفن برای من سوالی است و لذت دیدن یک تیاتر ناب رو از من می گرفت ) . و صحنه دلخراش مرگ ماهی که حتی بستن چشم ها هم کفایت نکرد و من مجبور به گرفتن گوش هام شدم چرا که صدای ضربه خوردن ماهی به روی زمین بسیار آزاردهنده بود .
با کاری تلخ اما زیبا روبرو هستیم که به راحتی می تواند طیف های مختلف را درگیر خود کند و انسان ها را با دیدگاهها و برداشت های مختلف آشنا کند و منجر به درک و پذیرش بهتری بشود
عالی بررسی کردین. موافقم
۰۵ اسفند ۱۳۹۴
خیلی هم خوب خانم شفقتی! خوبی پدیده ها (فرهنگی،اجتماعی و...) اینه که هر کس می تونه برداشت خودش رو داشته باشه. مخاف ،موافق،متفاوت،ممتنه! هر انسانی تجربه ذهنی خودش رو داره و با اون به قضاوت می شینه .خوبه که با ذهن خالی به تماشا نشستید. موفق باشید.
۰۸ اسفند ۱۳۹۴
هیچ لذتی نبردم.. هیاهوی بسیار برای هیچ.. اسامی سوپراستارها برای جذب تماشاگر و متاسفانه نتیجه کسالت و ...
۲۱ اسفند ۱۳۹۴
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید