در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
مخاطبان گرامی، پیرو اعلام عزای عمومی، به آگاهی می‌رسد اجرای همه نمایشها و برنامه‌های هنری به مدت یک هفته از دوشنبه ۳۱ اردیبهشت تا پایان یکشنبه ۶ خرداد لغو شد.
با توجه به حجم بالای کاری، رسیدگی به ایمیل‌ها ممکن است تا چند روز به طول بیانجامد، لطفا از ارسال مجدد درخواست خودداری نمایید.
تیوال محمد جواد | درباره نمایش سکوت سفید
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 10:10:38
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
امروز مادرم مرد... شاید هم دیروز، نمی دانم.
رمان بیگانه آلبر کامو با همین چند کلمه شروع میشه.این بی اهمیتی مرسو نسبت به مرگ مادرش خواننده رو برای رویارویی با یک شخصیت متفاوت نسبت به انسان های اطراف آماده میکنه.دقیقا مثل شخصیت جان براون که چند دقیقه بعد از شروع نمایش تو متوجه میشی این شخصیت متفاوت هستش از بقیه شخصیت هایی که دیدیم و میشناسیم.
کلمه مناسب هم دقیقا " متفاوت " هستش ، نه خاص . جان براون به دید بقیه خاص هستش چون توی دنیایی که آدم ها مدام در حال تکاپو و کارکردن و سَرَک کشیدن توی زندگی هم هستن ، دلش میخواد یه خلوتی برای خودش داشته باشه و فارغ از هیاهوی جهان هستی زندگی کنه.
مرسو هم توی " بیگانه " از نظر بقیه خاص بود چون موقع خاکسپاری مادرش گریه نکرد. چون بعد از مراسم خاکسپاری رفت سینما و فیلم خنده دار نگاه کرد .
در آخر داستان به خاطر قتلی که انجام داده محاکمه میشه . قاضی ازش میپرسه : الان از کاری که انجام دادی پشیمونی ؟؟ مرسو میگه نه ، فقط کمی خستم و دلم میخواد زودتر برم به سلولم و بخوابم . و مرسو از نظر بقیه دیوانه به نظر میرسه چون که متفاوته.مثل جان براون که اول فکر میکردن دیوانست ، بعد فکر کردن که فراریه و مدام فکر میکردن که چیزی رو داره ... دیدن ادامه ›› مخفی میکنه.
اما کسی درک نکرد که جان فقط خستست و دلش میخواد فارغ از هرگونه هیاهویی بشینه توی تختش تا براش صبحانه بیارن.

جناب کوروش جان سلیمانی نمیدونم اگر نمایشنامه رو میخووندم باز همینقدر لذت میبردم یا نه.اما دیشب واقعا غرق لذت شدم.ممنون به خاطر شب خاطره انگیزی که برای ما رقم زدین . هم با نمایش خوبتون و هم با رفتار صمیمی و پرمهرتون و هم با آغوش گرمتون :)

سامان جان دارابی در حین نمایش دلم میخواست بیام وسط صحنه و بگم : اذیتش نکنین . چی کارش دارین ؟ بذارین استراحت کنه . یا نه ، بذارین زندگی کنه.
خوشحالم که حداقل بعد از نمایش تونستم بغلت کنم :))

خانم شه پرست ممنون به خاطر بازی خوب و زیباتون و شرکت در گفتگوی دیشب با وجود تمام خستگی که داشتین.

خانم اقبال نژاد دلم میخواد یک بار دیگه خرده نان اجرا بشه و بشینم روبرتون و با تمام وجود غرق در اجرای بی نظیرتون بشم.

#من_یک_تماشاگرم
چه خوبه بعد از مدتی یه نمایش نظر اکثر دوستان را جلب کرد
۲۲ آبان ۱۳۹۸
جریمه تک رو ها با استاد جعفریان جان
۰۶ آذر ۱۳۹۸
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید