بزرگترین موضوعی که ما به واسطه فرهنگ و نحوه اشتباه آموزش یاد نگرفتیم درک تعاملات و تناقضات انسانی اعم از مسائل جسمی، جنسی و عاطفی ست که حتی این
... دیدن ادامه ››
بی سوادی در سالنی که برچسب ورود زیر 18 سال ممنوع هم خورده بود و همه انسانهای بالغی بودیم به دفعات به چشم می خورد. ما انقدر ضعیف و آموزش ندیده هستیم که به مسائلی که باید بیاندیشیم می خندیم... ما به بلد نبودن فنون مذاکره در روابط زناشویی می خندیم، به استفاده کلمه تخصصی دوره های جسمی زنانه می خندیم، به نیازهای مردانه می خندیم، ما به عاشق نبودن می خندیم، ما حتی به عاشق بودن هم می خندیم، به تلنبار شدن عشق در روح و روان یک زن 60 ساله میخندیم، به دلخوریهای عاطفی و جنسی یک مرد می خندیم... به ازدواج میخندیم، به معشوقه گرفتن بعد از ازدواج می خندیم، به طلاق می خندیم... چرا؟ چون تو تمام سالهایی که باید یادمان میدادند با برچست ماخوذ به حیا بودن تمام این آموزشها را دریغ کردند و ما به این بی سوادی باد کرده روی دستمان می خندیم... تن شوری به زیبایی هر چه تمام تر سرانجام زندگی زوج های بی سوادِ(عاطفی- جسمی- جنسی) را نشان میدهد.