در ستایش کار گروهی و گروهی به نام روژدا
1.جایی در یک مصاحبه از محمدرضا سجادیان (به گمانم در باره نمایش نارنجیغ بود) خوانده بودم که تلخی متن های او از ذهن غم زده دهه شصتی اش نشات می گیرد. (اگرچه در صحنه اتاق نگهبانی نمایش "چسب هایش" نشان داد که کمدی را هم خوب می شناسد). قطعا تلخ اندیشی این خصوصیت منحصر به بسیاری از متولدین آن دوره از تاریخ مملکت ماست. اما این که چطور می توان از چنین تجربه زیستی که در مورد یک نسل عمومیت دارد خروجی هایی لطیفی در قالب نمایشنامه (و نه شعر، و نه دل نوشته، و نه چه و چه و چه) استخراج کرد خود جای تحسین دارد. چرا که نگارش نمایشنامه امری است دشوار. بسیار دشوار. با مروری به معدل کیفی قلم به دستان این صنف در آشفته بازار این روزهای تئاتر می توان این گونه قلمداد کرد که وضعیت تالیف در حوزه نمایشنامه کمی نگران کننده است. در این میان سجادیان رفته رفته و بدون شتاب گام بر می دارد و برآیند بازخوردها در نمایشنامه هایی که او می نویسد نشان می دهد که آینده ای روشن پیش رو دارد.
2. تولید نمایش (از صفر تا صد) در قالب یک گروه هنری اساس کار بسیاری از هنرمندان است. اما ادامه دادن این روند در چند اثر پی در پی ، بدون وقفه، بدون تهیه کننده و حامی مالی (با توجه به اسامی دست اندر کاران گروه روژدا) و با افراد مشترک نشان دهنده عزمی راسخ و نبضی تپنده برای تئاتر است.رصد نمودن
... دیدن ادامه ››
این مسیر برای من مخاطب به شخصه بسیار لذت بخش است.
3. بر خلاف نمایش های قبل گروه روژدا. "چسب هایش" اولین نمایشی است که سجادیان کارگردانی و آذری بازی می کند (اگر اشتباه نکنم. چون اطلاعی از فعالیت آن ها قبل از همکاریشان در گروه روژدا ندارم). قبل از تماشای این نمایش با خواندن اسامی و سِمت هایشان کمی نگران شدم که این تعویض مسئولیت نتیجه نا خوشایندی به همراه داشته باشد. اما انصافا هر دو در این جابجایی محصولی استاندارد ارائه دادند. آن ها در حال "تجربه" کردن هستند و توانایی خود را با یکدیگر تعامل می کنند. (ایفای نقش بهادر آذری در این نمایش مرا غافلگیر کرد.)
4. اگر نارنجیغ را دیده باشید شاید در مورد توانایی بالای سجادیان در بازیگری با من هم نظر باشید. در طول تماشای "چسب هایش" با خود می گفتم کاش نقش اسی را خود او بازی کرده بود. اما احتمالا از این مسئولیت کنار کشیده تا روی کارگردانی که وظیفه مهم تری در تولید اثر است متمرکز شود. بنده معتقدم شهوتِ دیده شدن آفت بازیگری است.
5. روژدا گروه متحد و دغدغه مند با آثاری دلنشین است. است. بدون های و هوی، توضیح اضافه، افتتاحیه و اختتامیه فقط کارش را می کند.
6. "چسب هایش" نمایشی خوش فرم، خوش ریتم ، ساده و پر محتواست. کلام از فرم و فرم از کلام پیشی نمی گیرد. بازی ها دلچسب و هماهنگ هستند. ( ناعمه علمی نژاد که پیش از این بازی ای از او ندیده بودم بسیار دلنشین و مسلط ظاهر شد). پایان بندی تاثیر گذار و به یادماندنی بود(گرچه می توانست بهتر اجرا شود). "چسب هایش" شااااهکار نیست! اما به نظر من باید دیده شود. "چسب هایش" را با دقت ببینید . چرا که من خود بار دوم که نمایش را تماشا کردم متوجه نکاتی شدم که بیشتر ذوق زده ام کرد. تنها نقد جدی من به این نمایش کم پرداختن (یا بلاتکلیفی) صدایی بود که در حین اجرا بخش هایی را روایت می کرد.
پی نوشت: تبریک بابت تمدید