در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال نرگس | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 11:52:02
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
نرگس (n_talebinejad)
درباره نمایش چسب هایش i
در ستایش کار گروهی و گروهی به نام روژدا

1.جایی در یک مصاحبه از محمدرضا سجادیان (به گمانم در باره نمایش نارنجیغ بود) خوانده بودم که تلخی متن های او از ذهن غم زده دهه شصتی اش نشات می گیرد. (اگرچه در صحنه اتاق نگهبانی نمایش "چسب هایش" نشان داد که کمدی را هم خوب می شناسد). قطعا تلخ اندیشی این خصوصیت منحصر به بسیاری از متولدین آن دوره از تاریخ مملکت ماست. اما این که چطور می توان از چنین تجربه زیستی که در مورد یک نسل عمومیت دارد خروجی هایی لطیفی در قالب نمایشنامه (و نه شعر، و نه دل نوشته، و نه چه و چه و چه) استخراج کرد خود جای تحسین دارد. چرا که نگارش نمایشنامه امری است دشوار. بسیار دشوار. با مروری به معدل کیفی قلم به دستان این صنف در آشفته بازار این روزهای تئاتر می توان این گونه قلمداد کرد که وضعیت تالیف در حوزه نمایشنامه کمی نگران کننده است. در این میان سجادیان رفته رفته و بدون شتاب گام بر می دارد و برآیند بازخوردها در نمایشنامه هایی که او می نویسد نشان می دهد که آینده ای روشن پیش رو دارد.

2. تولید نمایش (از صفر تا صد) در قالب یک گروه هنری اساس کار بسیاری از هنرمندان است. اما ادامه دادن این روند در چند اثر پی در پی ، بدون وقفه، بدون تهیه کننده و حامی مالی (با توجه به اسامی دست اندر کاران گروه روژدا) و با افراد مشترک نشان دهنده عزمی راسخ و نبضی تپنده برای تئاتر است.رصد نمودن ... دیدن ادامه ›› این مسیر برای من مخاطب به شخصه بسیار لذت بخش است.

3. بر خلاف نمایش های قبل گروه روژدا. "چسب هایش" اولین نمایشی است که سجادیان کارگردانی و آذری بازی می کند (اگر اشتباه نکنم. چون اطلاعی از فعالیت آن ها قبل از همکاریشان در گروه روژدا ندارم). قبل از تماشای این نمایش با خواندن اسامی و سِمت هایشان کمی نگران شدم که این تعویض مسئولیت نتیجه نا خوشایندی به همراه داشته باشد. اما انصافا هر دو در این جابجایی محصولی استاندارد ارائه دادند. آن ها در حال "تجربه" کردن هستند و توانایی خود را با یکدیگر تعامل می کنند. (ایفای نقش بهادر آذری در این نمایش مرا غافلگیر کرد.)

4. اگر نارنجیغ را دیده باشید شاید در مورد توانایی بالای سجادیان در بازیگری با من هم نظر باشید. در طول تماشای "چسب هایش" با خود می گفتم کاش نقش اسی را خود او بازی کرده بود. اما احتمالا از این مسئولیت کنار کشیده تا روی کارگردانی که وظیفه مهم تری در تولید اثر است متمرکز شود. بنده معتقدم شهوتِ دیده شدن آفت بازیگری است.

5. روژدا گروه متحد و دغدغه مند با آثاری دلنشین است. است. بدون های و هوی، توضیح اضافه، افتتاحیه و اختتامیه فقط کارش را می کند.

6. "چسب هایش" نمایشی خوش فرم، خوش ریتم ، ساده و پر محتواست. کلام از فرم و فرم از کلام پیشی نمی گیرد. بازی ها دلچسب و هماهنگ هستند. ( ناعمه علمی نژاد که پیش از این بازی ای از او ندیده بودم بسیار دلنشین و مسلط ظاهر شد). پایان بندی تاثیر گذار و به یادماندنی بود(گرچه می توانست بهتر اجرا شود). "چسب هایش" شااااهکار نیست! اما به نظر من باید دیده شود. "چسب هایش" را با دقت ببینید . چرا که من خود بار دوم که نمایش را تماشا کردم متوجه نکاتی شدم که بیشتر ذوق زده ام کرد. تنها نقد جدی من به این نمایش کم پرداختن (یا بلاتکلیفی) صدایی بود که در حین اجرا بخش هایی را روایت می کرد.


پی نوشت: تبریک بابت تمدید


مرضیه و امیر این را خواندند
r 0 y a، محمد لهاک و گروه تئاتر روژدا این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نرگس (n_talebinejad)
درباره نمایش چسب هایش i
باز هم لذت . باز هم غافلگیری. تحسین. تحسین. تحسین. همه چیز درست و دقیق و جذاب بود.

گروه محترم روژدا
تقاضا می کنم از تالیف و تولید نمایش دست نکشید
شما به طرز ماهرانه ای از تلخ ترین ها زیباترین ها را می سازید

قطعا و حتما دوباره به تماشای اجرایتان خواهم آمد که بتوانم درباره اش بهتر بنویسم
اگرچه فقط سه روز باقیست...

مثل همیشه موفق و موفق تر باشید
نرگس (n_talebinejad)
درباره نمایش سیزیف i
آقای گرجی از شما ممنونم که بازیگر شدید.
نرگس (n_talebinejad)
درباره نمایش نارنجیغ i
نارنجیغ یک نمایش شریف غیر تجاری است که اگر بازیگر شناخته شده ای مثل پارسا پیروزفر در آن ایفای نقش می کرد حتما قیمت بلیط خارج از ظرفیت آن بیش از قیمت اکنون آن بود و حتی شاید بیش از اجرای زیبایی مثل ماتریوشکا مورد استقبال قرار می گرفت. یک متن منسجم چند لایه و پر کشش با قلمی که در فضای کلاسیک، رگه های قوی ای از ادبیات مدرن در آن دیده می شود.
طراحی صحنه درست و مینیمال، کارگردانی هوشمندانه و یک بازی بدون نقص و درخشان کنار هم یک بسته ی کامل فرهنگی-هنری را فراهم آورده اند.

با اینکه اجرای مجدد این نمایش را شاهد بودم، نه تنها اندکی از لذت تماشایش کاسته نشد بلکه با تغییرات موثرش، بیشتر مورد پسندم واقع شد.

سپاسگزارم
درود
مرسی از توضیحات
یعنی اجرا مثل ماتریوشکا هستش؟
۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۷
سلام
من این نمایش را دیدم فقط میخواستم ازتون سوال کنم چی شد که این کار را با نمایش ماتریوشکا و بازی آقای پیروزفر مقایسه کردید ؟!!!!!!!
۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۷
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نرگس (n_talebinejad)
درباره نمایش قضیه i
متاسفانه بعضی از گروه های جوان با دستمایه قرار دادن چند متد (عموما مدرن) و تکرار بی رویه و بی دلیل آن ها سعی در به صحنه بردن اجراهای آوانگارد را دارند. حال آنکه مهمترین عنصر اجراهای موفق را که "اندیشه و محتوا" می باشد را نادیده میگیرند.

کاش باور کنیم که ایجاد ابهام و سردرگمی در ذهن تماشاگر ی که خود از اهالی علم و اندیشه است (اشاره به عموم مخاطبین تالار محترم مولوی) ، نه تنها به معنی توفیق اثر هنری و لذت بردن تماشاگر نیست، بلکه باعث ابراز تاسف جامعه ی تئاتر است.

موفق باشید
با شما موافقم و در عین حال از اجراهای متفاوت هم استقبال میکنم. شاید قشر حرفه ای تاتر تایید نکنند و این دست کارها رو آفتی برای رویه درست و تاتر اصولی بدونند ، که خوب در این صورت فرصت آزمون و خطا و تجربه و مقایسه هم از مخاطب گرفته میشه.
۰۴ آذر ۱۳۹۶
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
ذهن کارگردان از نقد آسیب نمی پذیرد. او به کاری که می کند ایمان دارد و تجربه گراست.برای دفاع از اثرش تلاشی نمی کند چون معتقد است هر آنچه روی صحنه اتفاق می افتد تمام حرفش است.

من نمایش او را نه، اما جسارت او را دوست داشتم.
امید رستگار و امیر مسعود این را خواندند
میلاد علایی این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نرگس (n_talebinejad)
درباره نمایش رولور i
قرابت داستان با فیلم "جرم" مسعود کیمیایی آنقدر زیاد است که شاید بهتر بود این نمایش، اقتباس یا برگرفته ای از آن فیلم معرفی می شد:
دو ... دیدن ادامه ›› دوست به عنوان مامورهای اجرایی ترور یک شخصیت مهم سیاسی-حکومتی لباس حاجی فیروز به تن می کنند. آن شخصیت در اتومبیل لوکس در محل حاضر می شود. درگیری می شود. یکی از آن ها می گریزد و دیگری گرفتار می شود. آن ها سال ها بعد با هم رو برو می شوند...

من با چشمان بسته نمایش را دنبال کردم و فکر می کنم شاید اگر فقط متن را می خواندم، تخیل موقعیت برایم لذتبخش تر بود تا تماشای نمایشی بدون هیچ جلوه گری بصری.

پ.ن: از کارگردان محترم و یا دوستان صاحب نظر درخواست می کنم فرق بین "نویسنده و کارگردان" و "نویسنده، طراح و کارگردان" را تشریح کنند تا شاید ملاحظه عبارت "طراح" در بروشور این نمایش مرا متعجب نسازد.

با سپاس
سپهر امیدوار این را خواند
داوود ویسیه، رضا تهوری، سپهر و Captain این را دوست دارند
چقدر سوال مهمی مطرح کردید . ای کاش کسی جواب میداد
۰۱ مهر ۱۳۹۶
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نرگس (n_talebinejad)
درباره نمایش شرقی غمگین i
قلم نویسنده با همه ی آب و تابش تا نمایشنامه شدن فاصله ی زیادی دارد. کتاب های شعر، پادکست های اینترنتی و کانال های تلگرامی بستر مناسب تری برای فعالیت ایشان هستند.
بازی ها بسیار تصنعی و رها شده بود اما طراحی صحنه و اجرای آن عالی بود. واقعا باید خسته نباشید گفت به گروهِ صحنه ی این نمایش.

پ.ن: تمنا می کنم انقدر در اجرا ها سیگار نکشید. تماشاگرانی که به احترام شما موبایلشان را خاموش می کنند متقابلا از شما هم انتظاراتی دارند.
اگر واقعا نمی توانید به اکتِ نمایشی و بدونِ دود سیگار کشیدن رضایت دهید در صفحه نمایش اطلاع دهید؛ "در این نمایش سیگار کشیده می شود"
قطعا مطلع ساختن و عدم حضور کسی که مشکل تنفسی دارد و از بوی سیگار آزرده می شود زیان چندانی به شما وارد نخواهد کرد.

ممنون و خسته نباشید
فرمایش شما کاملاً درسته.
۳۱ مرداد ۱۳۹۶
نمیشه در نمایشها سیگار نکشند اما میشه یا همه توضیحات لازم ازجمله میزان مصرف دود! و خیلی نکات دیگه که برای افراد بدلایل مختلف دونستنش لازم هست رو به اطلاع همه برسونن و یا دست کم یه شماره تلفن با یه فرد با حوصله و پاسخگو اعلان کنن که بشه باهاشون تماس گرفت و سوالات رو قبل خرید بلیط مطرح کردو شما از مصرف سیگار ،دیگری از مناسب بودن برا کودکان و نوجوانان و دیگری از ژانر و قصه و.....مطلع بشن
۰۱ شهریور ۱۳۹۶
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
این کار نمونه خوبی است برای درک اهمیت کیفیت بازی بازیگران در یک اثر نمایشی.
و اینکه چطور با بازی های خام و عدم کنترل بازیگر روی بیان و قدرت صدا به کلیت کار لطمه می خورد. (فریاد زدن همیشه نشانه قدرت نیست)

پ.ن: ای کاش تیوال برای برخی نمایش ها برچسب جدیدی طراحی کند با عنوان "حاوی مقدار زیادی الفاظ رکیک"

به امید توفیقات آینده این گروه نمایشی پر تلاش
مینا میرزاآقا، هادی پاک و مهدی آزادی این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نرگس (n_talebinejad)
درباره نمایش بیست و یک i
" و پدر تازه فهمید در میان طاووس ها، آنکه خوشگل تر است، نر است!"

( ایده جذاب، اجرای خلاقانه، هنرمند خوش اخلاق)
دوستان سلام

مدتی است رشد فزاینده نمایش هایی با بازیگرهای شناخته شده، بازاجرا ها و همچنین سالن های لوکس را شاهدیم. در این میان ظاهرا نمایش های خلاقانه و جذابی که جوان تر ها با بضاعت کم در سالن های کوچک روی صحنه می برند مفقود شده اند! البته شاید در این مقطع کارهای شاخصی از این دست روی صحنه نیست که این هم جای ناراحتی دارد.

به هر حال این مهم کمی مرا سرگردان و نگران کرده که مبادا سیل نمایش هایی که با افراد شناخته شده اجرا می شوند، جریان نوظهور و باهوش تئاتر جوانمان را سرنگون کرده باشد. چرا که مدتی است از خیلی هایشان خبری نیست...
وای بر منِ تماشاگر اگر با انتخاب های غلط، نبوغ و اندیشه را زیر دست و پای ... دیدن ادامه ›› شهرت له کنم.


پ.ن: دوستان عزیز ، لطفا نمایش های با کیفیت و خلاقانه ای که غریبانه در گوشه و کنار شهرمان اجرا می شوند را بیش از پیش معرفی کنید تا امثال بنده حقیر برای حمایتشان با سر بشتابیم.
درود نرگس عزیز نظر شما کاملا درست ست و با سونامی عجیبی در بازتولیدها و حضور چهره ها برای تجربه ی تاتری مواجهیم من بشخصه کارهای جوانان ِ کمتر حرفه ای را هم میبینم و به سالنهای دور افتاده ترهم میرم اما با کمال تاسف ، مدتی ست که افت بسیار قابل توجهی هم در اجراهای این گروه میبینیم گویا فقط خواسته اند بیایند و دورهمی یک اجرایی بروند که باعث دلزدگی میشود...کمتر پیش آمده با خلاقیت و نمایش قابل قبولی روبر بشم ...سالن سه نقطه / سالن هنر / خانه ی هنرمندان و بسیاری از سالن های دیگر ... ایکاش گروه های جوانتر هم قدر این حمایت و هزینه و وقت مخاطب را میدانستند وبا وسواس و دقت بیشتری دست به انتخابهای اجرایی میزدند ..
۳۰ خرداد ۱۳۹۶
خود تاتریها(کارگردانان،نویسنده ها، تهیه کنندگان ....) مقصر اصلی هستند و کمترین تقصیر رو مخاطب داره چرا که چار اجرا که با حضور سلبریتی هاست مانع حضرات نخواهد شد که در ده ها سالن باقی مانده کارهای خوب و حرفه ای اجرا برن و تاتر بین های حرفه ای رو جلب کنند....الان خیلی از سالن های تازه تاسیس حتی یک اجرا ندارند ...اونها هم که دارند بجز چند استثنا با تماشاگر انگشت شمار کارشون رو ادامه میدهند....هیچ متن خوبی نوشته میشه، کار خوبی کارگردانی نمیشه و...و.... سالهاست که همه دارند میگن که تنها و مهمترین راه گسترش تاتر ،افزایش دایره مخاطبان تاتر هست اما از طرف تاتریها هیچ کار موثری درین زمینه صورت نمیگیره
۳۰ خرداد ۱۳۹۶
بااحترام نرگس عزیز بانظرتون موافق نیستم ... آن دسته از مخاطبانی که اشاره کردید طیف کاملا آماتور و غیر حرفه ای تاتر بین هستند که نوع انتخاب ها و گزینش هاشون مشخصه و البته محدود ... اما بسیاری از مخاطبان هستند که درهمین تیوال هم تعداد زیادی شون رو من بشخصه می شناسم که بدنبال نمایش های حرفه ای با خلاقیت و حرف و شیوه ی جدید ونو حتی از گروه های جوانند و اگر کارخوبی ارائه باشه استقبال هم خواهد شد نظرتونو به نمایش " هویت پروانه ی مرده" جلب میکنم که یه کار دانشجویی اما تمام طول دوره ی اجرا با سالن پر مواجه میشد و حتی بارها تمدید شد ... و یا اخرین کار محمد مساوات "بی پدر" بدون چهره ای معروف توانست بالاترین حضورمخاطب را بدست بیاورد ... ااتفاقا کسانی که بدنبال یک تاترخوب و خلاق هستند ،شم قوی در رد یابی اونها دارند اما متاسفانه اغلب کیفیت اجرا ومتن ها و کارکردانی بقدری ضعیف هست که جایی برای پیشنهاد به دیگران و پیگیری های بیشتر باقی نمیگذارد
۳۰ خرداد ۱۳۹۶
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نرگس (n_talebinejad)
درباره نمایش بی پدر i
!Written and Directed by Quentin Mosavat

:)
اینگونه به نظر می رسد که زبان بدن و زبان موسیقی در این اثر از متن نمایشنامه (که شاید برای تماشاگر ایرانی چندان چنگی به دل نمی زند) پیشی گرفته. اگرچه فضای اوهام و واقعیت در یک تلفیق بدون مرز درک داستان را دشوار می کند اما همینکه با اجرای یک نمایش تمرین شده ی دشوار مواجه می شوی که تلاش همه عوامل در آن مشهود است با یک دستمریزاد جانانه سالن را ترک می کنی.
بازی ها نیز بسیار درست و خوب از آب در آمده و با فضای غیر ایرانی کار مطابقت دارد.
(شخص بنده تا زمانی که لیست بازیگران کار را مطالعه نکرده بودم ، آقایان مرحمتی و سجادیان که اخیرا نمایشی با بازی آنها در همین سالن دیده بودم را نشناختم و از توانایی آن ها در ارائه بازی هایی تا این حد متفاوت لذت بردم)
دوست عزیز
خوش‌حال می‌شیم به تماشای نمایش تازه‌ی گروه ریگولیتو بنشینید.
«بوی گند دهن خانم مارکز»
نویسنده و کارگردان : فرید قادر پناه

لینک تیوال: https://www.tiwall.com/p/boyegandedahan
۲۴ مهر ۱۳۹۸
درخت شیشه‌ای آلما، کارگردان: فرید قادرپناه ... به زودی
۰۶ مرداد ۱۴۰۰
دوست عزیز گروه تئاتر «ریگولیتو»، نمایش تازه‌ی ما به نام «پناه‌کاه» از ۲ تیر در تماشاخانه‌ی ایرانشهر اجرا خواهد شد. امیدواریم شما را در سالن نمایش ببینیم.

لینک تیوال: https://www.tiwall.com/p/panahkah2
۲۶ خرداد ۱۴۰۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نرگس (n_talebinejad)
درباره نمایش کافه پولشری i
مهارت حاصل از تجربه در بازی خانم پاوه نژاد مشهود است.
اما عدم انسجام نمایشنامه و روایت داستانک های متوسط تماشاگر را در دنبال کردن خط داستانی مشخص دست خالی می گذارد. گره و تعلیق خاصی در روایت وجود ندارد و همین امر باعث شده بود تا بازیگر نمایش با حفظ ریتم و انرژی همه بار اجرا را به تنهایی به دوش بکشد.

مونولوگ خوب است. اما اگر متن ویژه ای نداشته باشد به ندرت از خوب فرا تر می رود.

خسته نباشید و ممنون
بسیار خوب‌ تحلیل‌کردین.با وجود ضعف قصه اما بازی خوبی رو دیدم.درد ودل های شریف ودوست داشتنی بود...
۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۶
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
دیگر مدینه فاضله ای که در کودکی ات انتظار داشته ای را در تهران جستجو نکن.
اینجا صبح ها کسی به کسی لبخند نمی زند.
اینجا تو را به جرم معمولی بودن متهم کرده اند در دادگاهی که به تنهایی ات رای داده است.
پس با دلقک درون خود کنجی بنشین و به روزگار بخند
شاید اشک هایت در چاکراه این خنده ها گم شود

پ.ن: بازی بازیگر نقش دلقک بهترین بازی ای بود که امسال روی صحنه دیدم. امیدوارم علی رغم ستاره گرایی های معمول ، امسال در جشن بازیگر از ایشان تقدیر شود.
پرندیس این را خواند
سارا_ز، محمد رحمانی، Moon Hagh و شیرین پناهی این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
مسافر مترو: (به تماشاچی ها) بهش بگم دیگه تنهای تنهای تنها شده؟ بهش بگم اوضاع از اینی که هست هم بدتر میشه؟ یا اینکه الکی بهش بگم همه چی درست میشه؟

(به فریدون) همه چی درست میشه
سارا_ز، محمد رحمانی، Moon Hagh و شیرین پناهی این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نرگس (n_talebinejad)
درباره نمایش آیس لند i
نمایش آیسلند دارای یک نمایشنامه ی روایت محور و متشکل از مونولوگ های سه شخصیت می باشد. به نظر بنده اولین ایده ی اجرایی این است که این سه شخصیت روایت های خود را در سه موقعیت ایستا و بدون حرکت خاصی انجام دهند که اتفاقا در این نمایش دقیقا همین اتفاق هم می افتد و از این جهت تفاوت چندانی با نمایشنامه خوانی نمی کند.
شاید اقتضای نمایشنامه ایجاب می کند که چیزی بیش از آنچه اجرا می شود نبینیم اما تکلیف رضایت تماشاگری که قرار است با قیمت بلیت این روزها از تماشای یک نمایش لذت بصری نیز ببرد چه می شود؟
(روی واژه تماشا تاکید ویژه ای دارم. چرا که نام مخاطب تئاتر تماشاگر است و نه شنونده)

این نمایش را دوست نداشتم.
محمدرضا دانش این را خواند
آناهیتا عامری این را دوست دارد
سپاس از حضور شما
امیدواریم در کارهاى بعدى گروه رضایت شما به عنوان تماشاگر جلب شود
۰۷ دی ۱۳۹۵
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
یادداشت بنده بی آنکه قوانین اخلاقی سایت محترم تیوال را زیر پا گذاشته باشد، و بدون اطلاع به نگارنده از صفحه نمایش آیس لند زدوده شده. چرا؟ مگر نه اینکه قرار است افراد با توجه به مجموع نظر سایر تماشاگران نمایشی را برای تماشا برگزینند؟ آیا اگر فقط نظرات مثبت و تعریف و تمجید ها منتشر شوند در حق مخاطب جفا نکرده ایم؟ امیدوارم تیوال با پاسخی در شان خود و مخاطبانش از سلب اعتماد اینجانب جلوگیری کند و در غیر این صورت مهر تاییدی بر جانب داری های سودجویانه اش خواهد زد. شایان ذکر است که یادداشت ذیل در بخش گفت و گو نگاشته شده بود نه در بخش نقد کاربران. بنابراین می توان نتیجه گرفت که تیوال برخلاف رسالت یک شبکه ی اجتماعی تمایلی به گفت و گو ندارد:

متاسفانه به نظر می رسد این روزها ساده ترین مسیرها برای اجرا کردن یک نمایش انتخاب می شوند و در این بین متن هایی با قابلیت روایت هدف قرار می گیرند.
فرار از انتقاد به اجراهای این چنینی (با کمترین خلاقیت) یک پاسخ آماده دارد : "مونولوگ است دیگر. چه توقعی داری!"
در پاسخ باید این گونه گفت که چه خوب بود عوامل تولید نمایش های این چنینی با این قیمت های بالا به بهانه حمایت (!) از گروه های جوان هم که شده می رفتند و مونولوگ هایی که چه در متن و چه در اجرا پر از خلاقیت هستند و قیمتشان هم بسیار کمتر از نمایش آنهاست را تماشا می کردند. در این صورت بعید می دانم که تنها با تکیه به چند بازیگر شناخته شده حاضر می شدند چنین کارهایی را روی صحنه ببرند. چرا که قطعا توقع خودشان هم از اجرای مونولوگ بالا می رفت و کمی بیشتر تلاش می کردند!

پ.ن: ممنون از احسان کرمی که با بازی خوبش کمی از کسالت این اجرا کاست.


گروه همیاری (support)
درود بر شما
پاسخ به نوشته شما پس از پنهان شدن باید نگاشته می‌شد که فراموش شد و از این بابت پوزش می‌خواهیم....

قصد بر آن بود از شما خواهش شود این نوشته را که نقد کلی‌تر سرکار بر یک روند در تیاتر است تا خود این نمایش، به صورت کلی در بخش تیاتر نوشته شود به جای برگه یک نمایش خاص. از شما برای همراهی با تیوال و گارش دغدغه‌هایتان سپاسگزاریم.
۰۶ دی ۱۳۹۵
خواهش می کنم. امید است پس از این شاهد چنین کوتاهی هایی از سایت فرهنگی شما نباشیم. تذکر شما را در یادداشت جدیدم در برگه نمایش مذکور رعایت کردم. گرچه به زعم خود معتقدم دلیل کافی برای زدودن یادداشت قبلی وجود نداشت. پیروز باشید.
۰۶ دی ۱۳۹۵
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نرگس (n_talebinejad)
درباره نمایش مونولیزر i
"گرفتار می شوید"

شروع-
هنگام ورود، با مشاهده ی صحنه اینگونه پنداشتم که بازیگران خود را میان تجهیزات بی نظم صحنه پنهان کرده اند و آن غافلگیری که راجع به آن شنیده بودم قرار است با خروج ناگهانی آنها از لا به لای آن همه به هم ریختگی رقم بخورد. اما پس از لحظاتی که با تاریکی مطلق کنجکاوی ام بیشتر برانگیخته شد، غافلگیری ابتدایی جور دیگری شکل گرفت. تاریکیِ مطلق ابتدای نمایش که گمان می رود هوشمندانه کمی طولانی است، هدفمند به نظر می رسد. یک پیش درآمد برای یک کلیت سیاه. چرا که فضای داستان نمایش تاریک است و همانگونه که در دیالوگ ها دغدغه ی "نور" مطرح می شود خبری از روشنایی نیست مگر یک چراغ زرد چشمک زن! کنجکاوی مخاطب زمانی اوج می گیرد که یکی از بازیگران بروشور نمایش مونولیزر را روی صحنه مطالعه می کند. یعنی دقیقا همان بروشوری که در دست شماست!
میانه-
با یک داستان آخرالزمانی برای تئاتر و جامعه مواجهیم که گویا در مقایسه با شرایط کنونیِ خیلی دور به نظر نمی رسد. دورانی که کافه ها تعطیل شده ... دیدن ادامه ›› اند و مغازه های لوازم شکار که در آن ها چاقوی ضامن دار مشتری فراوانی دارند، از انتهای خیابان فردوسی به چند قدمی تئاتر شهر هم رسیده اند. رنگ غالب صحنه و لباس بازیگران تیره است و صحنه ی متروکه ی تئاتر غبار گرفته است. تنها یک رنگ است که نوید زندگی و شادمانی می دهد، لباسِ بازیگرِ نقشِ بازیگر، که ناخواسته سفیر فرهنگ و هنر شده است. مکالمات شخصیت ها اگرچه عادی به نظر می رسد اما انگار قرار است منظور نمایش تا قبل از اجرای مونولوگ در تشریح موقعیت منتقل شود. بطوری که استعاره در موقعیت داستان و تعلیق های آن شکل می گیرد و نه در کلام مستقیم. در واقع مخاطب مفاهیم مهمی را در محاوره ای ترین شکل ممکنِ کلمات و طبیعی ترین شکل ممکنِ رفتار بازیگران دریافت می کند.در گیر و دار ماجرا مخاطب ممکن است گاهی بخندد اما او خوب می داند که این خنده هدفی نیست که توفیق نمایش در گروِ آن باشد.
پایان-
با آغاز مونولوگ فضای نمایش سنگین می شود. کلمات ساده نیستند. واژه ها می رقصند و تو را به دنیای دیگری دعوت می کنند. تو مجبور می شود خودت را در یکی از دو پاره ی مونولوگ پیدا کنی و امید داری که صادقانه با بخش اول آن همذات پنداری کرده باشی و گرنه تردید در علاقه مندی به جنونِ جذاب بخش دومِ، با توجیهاتی زیباشناسانه تو را راجع به خودت نگران می کند. گویا نویسنده در تمام مدت نمایش در حال پهن کردن دامی بوده که در مونولوگ (با اجرای درخشان بازیگر آن نقش) مخاطب و حتی دو شخصیت دیگرِ داستان خودش را نیز گرفتار می کند. مونولوگ تمام می شود و دو وجه محتوایی آن در دو شخصیت دیگر حلول پیدا می کند. توربینِ درون و درختِ درون!

-نمایش های پیشین این گروه را نیز تماشا کرده بودم اما مونولیزر را خیلی بیشتر پسندیدم. ابتدا کارگردانی و بعد بازی ها در درجه ی بسیار مطلوب ارائه شده اند. در واقع همه چیز در روان ترین حال ممکن اجرا شد.
از تماشای مونولیزر بسیار لذت برم و از گروه اجرایی سپاسگزارم

نکته: در نمایش که در زمان آینده اتفاق می افتد صحبت از نمایشی می شود که سال ها پیش در سالن ارغنون اجرا شده و یکی از شخصیت های داستان آن را تماشا کرده. اما در عین حال مونولیزر دقیقا همان نمایش است و آن شخصیت هم بازیگرِ آن! من هنوز در حال لذت بردن از پیچیدگی این رئالیسم جادویی هستم! یک چرخه ی مبهمِ دوست داشتنی...
احساس می کنم شما بسیار به جزییات پرداخته اید و کسی که هنوز اجرای کار را ندیده کاملن به فضای اجرا می برید و فکر می کنم این کار موجب می شود لذت دیدن نمایش برای نفرات بعد کمتر شود. سپاس
۲۶ آبان ۱۳۹۵
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید