و اما افرا یا روز می گذرد...
هیچ شکی نکنید که جای اجرای این نمایش میتوانست تالار وحدت باشد و جمعیت زیادی شاهدش باشن به جای اینکه بعضن اجراهای هجو رو در سالن های بزرگ تجربه کنند، درست مانند سال 1386 که این نمایش با دلچسبی فراوان، برای اولین بار در تالار وحدت نمایش رفت.
وقتی کسی کارگردان میشه یعنی خیلی چیز ها رو باید بلد باشد تا مخاطبش همراه او شود، در روایت و لحن بیانش حل شود، تا متن نویسنده را جرعه جرعه در وجودش حس کند! درست همان که در سنگلج این شب ها دیده می شود! یک کار شسته رفته، با فکر، خلاقیت، میزانس های کم نقص، نور پردازی کم نظیر ، طراحی صحنه فوق العاده ، قاب های دلنشین بصری و البته بازیگرانی که شاید نامشان آشنا نباشد اما با توان هنری بالا و باور پذیریِ کم نقص، دست مخاطب را گرفته و با خود به دنیای قصه میبرند، آن هم قصه ای که انصافن از پخته ترین و سخت ترین کارهای خالقش استاد بیضایی نازنین است، در این میان بازیگران شاید کمی در بیان منولوگ ها به خصوص تن صدا و شفافیت کلام، هنوز به تجربه و هماهنگی بیشتری نیاز داشتند، که البته البته آنقدر متن دقیق و پر بار بود و لبریز از منولوگ های پیوسته و سنگین که به راحتی می شود این موضوع را ندید گرفت! خیلی ها از پس چند خط دیالوگ ساده هم بر نمی آیند چه برسد به مونولوگ های سنگین و در هم تنیده افرا!
ابتدای کار تا یک سوم قصه ریتم نسبتن کندی رو میبینیم( نه اینکه متن کند باشد خیر ! شاید لحن بیان کار در ابتدا حال و هوای کمی خاص تری رو می طلبید) که در ادامه با رقم خوردن اتفاقات بهتری، جریان نمایش ریتم مناسب تری پیدا می کند ، به خصوص با خلاقیت های بصری دلنشینی که خوش فکر بودن و سواد هنری به جا و به اندازه کارگردان رو به رخ می کشه !
سهیل ساعی با درایت و زیبایی ، مونولوگ های سنگینی رو برای مخاطبش، قابل هضم به روی صحنه برد که به جرات می
... دیدن ادامه ››
شود گفت کم نظیر است؛ و بیان زیبای حال و گذشته با قاب بندی بسیار بسیار مینیمال و البته هوشمندانه!
به زعم من او به شکلی قابل لمس، با چنین اجرایی نه تنها تئاتر رو معنی کرد بلکه در این آشفته بازار هنر به قدر و سهم خودش، آبروی تئاتر رو حفظ کرد ...
بیضایی کار کردن و رفتن سمت نمایشنامه های او ، هم جسارت میخواد هم سواد کافی! اون هم این نمایشنامه ...
فقط ای کاش در صحنه مربوط به نویسنده، لذتمان با حضور استاد بیضایی در صحنه صد چندان می شد....
حتمن ببنید این کار رو ...