هث لجر، در نقش جوکر، جنایتکاری را به تصویر کشید که از جنایت ابزاری برای فلسفیدن پرداخته بود... جنایت به مثابه سوژه... دلقکی که جوکر بودن همه ذات او بود نه چهره ای پنهان در نقاب جوکر.
از این منظر جوکر شوالیه تاریکی اندیشمندی بود که آگاهانه بشیوه ای خشن اما، آینه ای پیش روی سرمایه داری نهاده بود تا زشتی سرشتین نهفته در زیر پوست خویش را نظاره کند... جنایات جوکر هث لجر کاملا آگاهانه، اندیشمندانه و هدفمند طراحی شده بود که اثری از منفعت طلبی در آنها به چشم نمی خورد، و این گونه بود که این کاراکتر را به بخشی از حوزه فرهنگ عمومی تمام شهروندان جهان بدل کرد...
قطعا این شیوه نگریستن، به مذاق سرمایه داری خوش نیامد و با تمام توان کوشید که خاطره هث لجر را از اذهان بزداید. قریب به دو سال تبلیغات پیش ساخت که هزینه هنگفت آن بسیار غیر عادی می نماید برای ساخت این جوکر جدید بی دلیل نبوده است. اما این جوکر جدید... موجودی حقیر، روان نژند، کم هوش و فاقد اراده که تصادفا خود را رهبر یک حرکت عمومی می بیند... کرمی که در میان زباله های پایین شهر می لولد و به خوشبختی مردمان نجیب و لایق سرمایه دار حسادت می ورزد... باتلاقی از انواع و اقسام عقده های شناخته شده و ناشناخته مندرج در کتب روانکاوی که حقارت خود را در پس نقاب جوکر پنهان می کند.
با همین ترفند، اعتراضات امروز مردمان عادی در سراسر جهان (اروپا، آسیا، آمریکای جنوبی و شمالی) به سرمایه داری، فقط توحش ناشی از حسادت مشتی هرج ومرج طلب و در یک کلام «دلقک»، بازنموده
... دیدن ادامه ››
می شود.
تنها نکته قابل توجه این فیلم بازی زحمت کشیده خوآگین فینیکس است.
در حقیقت این فیلم سالاد زباله ای است که گوجه ای گیلاسی وسط آن کار گذاشته شده، همین.