با سلام
خب باید بگم که نمایشی که دیدم، بسیار داستان جالبی داشت و روایتگر زندگی آدمها در یک جامعه بود که بدیها و مشکلات زندگیشون رو نشأتگرفته از یک فرد بخصوص میدونستن و به قول خودمون همه بدبختیاشونو رو از چشم یک نفر میدیدن. در نهایت هم اتفاقاتی رخ میده که یک سوال بزرگ به وجود میاره و باعث میشه مخاطب به فکر فرو بره. واقعا هم تئاتر چقدر زیبا میشه وقتی که شما رو به کانال تفکر و اندیشیدن هدایت میکنه.
تبریک میگم به کارگردان این اثر آقای حمیدرضا هدایتی عزیز. برای دوستانی که دنبال کننده آثار نمایشی هستند عرض میکنم که ایشون از جوانهای بسیار فعال در این حوزه هستند و برای رسیدن به جایگاه فعلی، مسیر طولانی و پرزحمتی پیمودن. کارهای متعددی در کسوت بازیگر، نویسنده و کارگردان اجرا کردن و به حق در حال رسیدن به سکوهای بالای هنر نمایش هستند.
کار حاضر، داستانی از امانوئل روبلس هست که بسیارخوب دارماتورژی شده و داستان رنگ و بوی جذابتری پیدا کرده. به طوری که بخصوص برا ما ایرانیها کاملا ملموس و قابل درک شده. بازیگران هنرمندی همچون خانم سوسن پرور (که به شخصه از بازی های ایشون بسیار بسیار لذت میبرم)، رویا میرعلمی (که از بازیگران قوی و پرکار تئاتر هستن) در این کار حضور دارن. البته از حق نگذریم سایر بازیگران هم اجرای خوب و روانی دارن که حاکی از تمرینات منظم گروه هست. در حین اجرا
... دیدن ادامه ››
دیدم که پای خانم میرعلمی بانداژ شده بود و بعد فهمیدم که ایشون علیرغم مصدومیت و به دلیل تعهدشون، کار رو زمین نذاشتن و گروه رو رها نکردن و از این حیث هم واقعا جای تقدیر و تشکر دارن. امیدوارم همه در هر مسئولیتی که هستیم این درجه از تعهد رو داشته باشیم. برای همینه که همیشه میگه هر ذره از تئاتر چیزی برای یاد دادن داره.
فضای داستان رئالیستی هست و با نگاهی فانتزی اجرا شده. من شخصا نمیدونم آیا این کار در ایران قبلا اجرا شده یا نه، چون چیزی دربارهاش نشنیده بودم و تحقیقاتی هم که انجام دادم به نتیجه قابل عرضی نرسیدم. خب نویسنده این اثر رماننویس و نمایشنامهنویس شهیر فرانسوی امانوئل روبلس هست که آثار متعددی داره ولی در ایران در میان تئاتریها، زیاد کار نشده (در آرشیو تیوال فقط یک نمایشنامهخوانی پنجره رو از این نویسنده دیدم در سال ۹۴). پس باید از حیث انتخاب اثر هم به آقای هدایتی تبریک بگم که دنبالهرو کارهای تکراری نبودن و امیدوارم این قبیل کارهای نو در میان دوستان جوان دیگر تداوم داشته باشه و فقط دنبال شناختهشدهها نباشیم. لذتی که در کشف ناشناخته ها هست، در هیچ چیزی نیست واقعا.
در ذیل این کار قطعات موسیقیایی و ترانههای جالبی هم متناسب با هر صحنه اجرا شدن که بر کیفیت افزوده بود و به نوعی کار رو موزیکال کرده بود.
روی هم رفته دیدن این نمایش رو پیشنهاد میکنم و فکر میکنم که در پایانش یک چیزی به فهممون از خودمون و آدم های اطرافمون اضافه میشه.
ممنونم